صفحه ۶۱۴

می‎دانید که به نظر ما اگر کسی احکام دین را از روی جحد و عناد منکر شود، به گونه ای که منجر به انکار ضروری دین شود، کافر به شمار می‎آید؛ ولی خوارج می‎گفتند لازم نیست احکام دین را منکر شود بلکه حتی اگر یکی از آنها را عمل نکند کافر شده است. از بین آیاتی که به آن استدلال می‎کردند این آیه شریفه است:

(و لله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا و من کفر فان الله غنی عن العالمین ) سوره آل عمران (3)، آیه 97. "و برای خدا حج این خانه بر عهده مردم است هر کس که بدان راهی تواند جست، و هر کس کافر شود پس بی گمان خداوند از جهانیان بی نیاز است."

استدلال به این آیه چنین است که چون سخن درباره عمل به حج است، بنابراین هنگامی که می‎فرماید: و کسی که کافر شود، معنایش این است کسی که عمل حج را به جا نیاورد و مرتکب این گناه کبیره شود کافر است.

اما این استدلال خوارج قابل نقد است. زیرا شاید منظور آیه کسی باشد که نسبت به این حکم خدا کافر باشد؛ به این معنا که اساسا منکر حج باشد. یا این که بگوییم کفر دارای مراتب است و یک مرتبه از آن شامل کسانی می‎شود که حج را انجام ندهند. و به تعبیر دیگر کفر عملی داشته باشد نه اعتقادی، زیرا کفر به معنای پوشاندن و مستور نمودن است، و لذا به کشاورز نیز کافر می‎گویند چون بذر را زیر خاک می‎پوشاند، و کسی که از روی علم و عمد، حج واجب را انجام نمی دهد در حقیقت وجوب آن را پوشانده و نادیده گرفته است. ولی این که بخواهیم از این آیه استفاده کنیم که هر کس یک گناه انجام داد کافر است و بعد هم مانند خوارج دامنه نسبت کفر را آن چنان فراگیر و گسترده کنیم که بیشتر مسلمانان را به خاطر گناهی که یک نفر دیگر مثلا انجام داده و دیگران او را تأیید کرده اند کافر بدانیم، به طور کلی از این آیه شریفه بیگانه است.

امیرالمؤمنین (ع) در برابر خوارج استدلال می‎کنند که: پیامبراکرم (ص) فردی را که

ناوبری کتاب