صفحه ۶۰۷

در شرایطی که بر گناهکار زمان پیامبر حد جاری شده است ولی پیامبر او را کافر ندانست، شما چگونه جرأت می‎کنید به خاطر چیزی که گناه نبود - و فقط شما آن را گناه می‎دانید - مرتکب آن را و نیز هر کس من را قبول دارد کافر بدانید؟!

انتقاد امام (ع) از رفتار حذفی خوارج

"فان أبیتم الا أن تزعموا أنی أخطات و ضللت فلم تضللون عامة أمة محمد(ص) بضلا لی ؟"

( پس اگر نپذیرید جز این که گمان می‎کنید من خطا کرده و گمراه شده ام، پس چرا همه امت محمد(ص) را به سبب گمراهی من گمراه می‎خوانید؟)

در بعضی از نسخه های نهج البلاغه عبارت به این صورت آمده است: "فان أبیتم أن تزعموا الا أنی أخطات"؛ ولی به نظر می‎رسد اگر "الا" قبل از "أن" باشد مناسب تر است.

در هر صورت حضرت می‎فرماید: اگر ابا دارید جز این که گمان می‎کنید من به خاطر پذیرفتن حکمیت اشتباه کردم و گمراه شدم، پس چرا مردم دیگر را گمراه می‎خوانید؟ استدلال خوارج این بود که اینها مرید و پیرو علی (ع) هستند و بنابراین او که کافر شد اینها هم کافر هستند. همان منطقی که می‎گوید: وقتی از کسی خوشمان نمی آید همه کسانی که با او سلام و علیک دارند باید طرد شوند.

"و تاخذونهم بخطئی، و تکفرونهم بذنوبی ؟"

( و آنان را به واسطه خطای من می‎گیرید، و به خاطر گناهان من آنها را کافر می‎شمارید؟)

چرا شما مردم را به واسطه خطای من می‎گیرید و برخورد بد با آنها می‎کنید؟! البته حضرت خطا و اشتباه خود را قبول ندارد ولی می‎فرماید: بر فرض من خطاکار باشم،

ناوبری کتاب