صفحه ۵۷۳

توضیح امام (ع) درباره حکمیت قرآن

"و هذا القرآن انما هو خط مستور [ مسطور] بین الدفتین، لا ینطق بلسان، و لا بد له من ترجمان، و انما ینطق عنه الرجال"

( و این قرآن تنها خطی است پوشیده شده [ نوشته شده ] میان دو جلد، که با زبان سخن نمی گوید، و برای آن چاره ای از بیان کننده نیست، و فقط مردان از ناحیه آن سخن می‎گویند.)

"مستور" یعنی پوشیده شده و از "ستر" می‎آید. در برخی نهج البلاغه ها "مسطور" به طاء از "سطر" به معنای خط و نوشته نقل شده است.

"دف" به جلد قرآن گفته می‎شود. عبارت "لا ینطق" به صورت "لا ینطق" هم خوانده شده است.

حاکم قرار دادن قرآن صحیح است ولی کافی نیست؛ زیرا قرآن زبان ندارد و به تنهایی نمی تواند بگوید علی (ع) یا معاویه کدام یک حق و حاکم و خلیفه مسلمانان است. پس باید کسی مشخص می‎شد تا این کار را انجام دهد. البته باید با او شرط کنیم که مطابق قرآن حکم کند. و در نتیجه اگر بر اساس قرآن عمل نکرد داوری او اعتبار ندارد، زیرا داوری او مشروط بوده و او بر طبق شرط عمل نکرده است.

خلاصه حضرت در پاسخ خوارج می‎فرماید: و این قرآن فقط خطی است پوشیده شده بین دو جلد، با زبان سخن نمی گوید، و به ناچار کسی را می‎خواهد که آن را بیان کند، و فقط مردان هستند که به عنوان سخنگوی قرآن سخن می‎گویند.

در این که کسی باید باشد تا بر اساس قرآن حکم کند تردیدی نبود، آنچه موجب شکست حکمیت شد این بود که حضرت می‎خواستند عبدالله بن عباس را که آدم فهمیده ای بود به عنوان حکم تعیین کنند ولی اصحاب نافرمان حضرت، ابوموسی اشعری را تحمیل کردند و او بر اساس قرآن داوری نکرد بلکه فریب عمروعاص را خورد.

ناوبری کتاب