هنگامی که حکم تعیین شد اعتراض شما این بود که چرا زمان قرار دادیم و مدت تعیین کردیم ؟ جوابش این است که این دو نفر باید زمان و فرصت کافی داشته باشند تا بتوانند جوانب موضوع را بررسی کنند و کار خود را با عجله و شتاب انجام ندهند، بلکه بتوانند با فرصت کافی فکر و اندیشه کنند و تصمیم صحیح بگیرند. و اگر بر اساس قرآن عمل نکردند گناه آن به گردن خودشان میباشد.
حضرت در خطبه های پیشین مربوط به حکمیت، بیشتر به اعتراض اول پاسخ فرمود و به این پرسش که چرا اصل حکمیت را پذیرفتند پاسخ دادند؛ ولی در این خطبه به اعتراض دوم و سوم پاسخ میگویند که چرا فردی همچون ابوموسی اشعری را برای حکمیت معین فرمودند و زمان تعیین کردند.
حکمیت قرآن نه حکمیت افراد
"انا لم نحکم الرجال، و انما حکمنا القرآن"
( همانا ما مردان را حاکم قرار ندادیم، و جز این نیست که قرآن را حاکم گردانیدیم.)
همان طور که در خطبه های قبل شرح داده شد حضرت ابتدا حکمیت را نپذیرفت و آن را مکر و حیله دشمن میدانست، ولی با توجه به افزایش فشارها و دست کشیدن سپاه حضرت از جنگ و این که اگر حضرت حکمیت را نمی پذیرفت دشمن تبلیغ میکرد که علی (ع) قرآن را قبول ندارد، بنابراین - بر اساس قانون ترتب که در اصول هست - هنگامی که به ناچار جنگ که وظیفه اصلی و مهم تر بود متوقف شد، باید حضرت حکمیت را که آن هم واجب ولی در رتبه بعدی قرار داشت بپذیرد؛ و زمانی هم که حکمیت قرآن پذیرفته شد، قرآن به تنهایی کافی نیست؛ زیرا قرآن صامت است. برای همین حضرت میفرماید: ما افراد را حکم قرار ندادیم، و قرآن را در حقیقت به عنوان حکم معین کردیم.