"کتائب" جمع "کتیبة" یک دسته از لشکر است که در اصطلاح امروزی به آن گردان میگویند. "حلائب" جمع "حلبة" است که به یک دسته خاصی گفته میشود که به عنوان کمک میآیند؛ بنابراین "حلائب" یعنی دسته ها یا نیروهای کمکی؛ به همین جهت "حالب" به معنای ناصر یا یاری کننده هم آمده است. البته "حلبة" به معنای دویدن اسب ها هم آمده است که در این صورت منظور از "حلائب" نیروها و دسته های سواره است.
در هر صورت میفرماید: دشمن باید به وسیله گروهها و دسته هایی که به دنبال خود نیروهای کمکی سواره دارند رجم شوند. در رجم و سنگسار کردن، سنگ ها پی درپی فرود میآیند تا آن فرد که سنگسار میشود زیر سنگ ها پنهان و نابود شود. این است که حضرت در اینجا تعبیر به "رجم" میفرمایند. یعنی آن چنان گروهها و دسته های سواره باید بر دشمن هجوم آورند که در حقیقت گویا دشمن سنگسار میشود.
گسترش جنگ به مناطق دشمن
"و حتی یجر ببلا دهم الخمیس یتلوه الخمیس"
( و تا این که لشکری که به دنبال آن لشکری دیگر میآید به شهرهای آنان کشیده شود.)
"خمیس" در اینجا به معنای لشکر است. به اعتبار این که لشکر از پنج بخش تشکیل میشود به آن "خمیس" میگویند. این پنج قسمت که یک لشکر از آنها تشکیل میشود عبارتند از:
1 - مقدمة الجیش؛ گروهی تقریبا زبده و کارآمد هستند که پیشاپیش لشکر حرکت میکنند.
2 - میمنه؛ گروهی که در طرف راست لشکر قرار دارند.