صفحه ۵۴۶

نکته دیگر این که در عبارت فوق یک تعبیری به کار برده شده است که در علم بدیع به آن "مشاکله" می‎گویند. در اینجا چون ابتدا فرار از شمشیر دنیا را ذکر کرد، در ادامه آن از عذاب آخرت نیز تعبیر به شمشیر آخرت می‎کند. کتاب مطول برای مشاکله شعری ذکر کرده است:

"قالوا اقترح شیئا نجد لک طبخه ____قلت اطبخوا لی جبة و قمیصا"کتاب المطول، ص 334؛ مختصر المعانی، ص 269.

"گفتند: چیزی طلب کن تا آن را برایت خوب طبخ کنیم. در پاسخ گفتم: برای من یک پیراهن و جبه طبخ کنید."

جبه و پیراهن که طبخ کردنی و پختنی نیست ولی به اعتبار این که ابتدا از او خواسته بودند که یک چیز طبخ کردنی را درخواست کند، پاسخ دهنده ادیب بوده و کلمه ای هم شکل واژه گوینده آورده است. البته او در پی لباس بوده و پیراهن می‎خواسته ولی این خواسته را با طبخ بیان کرده است.

در اینجا نیز چون ابتدای سخن "شمشیر دنیا" آمده بود، در دنباله سخن هم از "عذاب آخرت" تعبیر به "شمشیر آخرت" کرده است تا کلام را زیباتر و جذاب تر کند. "لهامیم" جمع "لهموم" و "لهمیم" به معنای انسان یا اسب برجسته و نجیب می‎باشد. و "سنام" به کوهان شتر گفته می‎شود.

قابل توجه این که مهم ترین سرمایه عرب آن روزها و در زمان حضرت علی (ع) شتر بوده است. به همین لحاظ شتر و تشبیه به شتر یا تشبیه به اعضای آن جزء فرهنگ آن زمان است. بنابراین حضرت افراد برجسته و بزرگ را تشبیه به کوهان شتر می‎کند؛ برای این که بلندترین جای شتر کوهان آن است که هر کسی به آن دسترسی ندارد.

ناوبری کتاب