در جنگ هنگامی که یکی از افراد دشمن در برابر شما قرار گرفت، این طور نباشد که شما دست به دست کنید و یا خود را کنار بکشید تا خود را نجات دهید و دشمنی که در مقابل شما قرار گرفته است به جنگ برادر و رفیق شما برود و در نتیجه دو نفر به جنگ یک نفر بروند. برای این که رفیق و برادر شما خودش هماوردی دارد که با او به جنگ مشغول است؛ و اگر شما هم نسبت به جنگیدن در برابر هماورد خود کوتاهی و سستی کنید و یا خود را کنار بکشید، در نتیجه دشمن رو در روی شما به سراغ برادر شما میرود و دو نفری ممکن است او را از پا درآورند. پس شما باید از همان ابتدا شجاعانه به دشمنی که در برابر شما آمده است حمله کنید، و علاوه بر این که باید در برابر او بایستید و او را از پای درآورید باید به رفیق و برادر خود نیز کمک کرده و او را تقویت نمایید. زیرا ممکن است برادر شما در جنگ ضعیف، و یا دشمنی که در برابر او قرار گرفته است قوی باشد و اگر شما او را تقویت نکنید نتواند دشمن خود را از پا درآورد.
"أجزأ امرؤ قرنه": کفایت کرده است هر فردی آن حریف و دشمنی را که در برابر او قرار گرفته "و آسی أخاه بنفسه": و برادر خود را توسط خود تقویت کرده است. به این معنا که هم رقیب و دشمن مقابل خود را بکشد و از پای درآورد و هم از رفیق و برادرش حمایت کرده و دشمنش را از بین ببرد.
"و لم یکل قرنه الی أخیه": و فرد مبارز و جنگجوی شجاع، همتا و هماورد خود را در جنگ به برادر خود محول نکرده است. به این معنا که دست به دست و یا سستی نمی کند تا رفیق و برادرش دشمن و هماورد او را به قتل برساند؛ "فیجتمع علیه قرنه و قرن أخیه": که اگر کسی در جنگ سستی کند و هماورد خود را نکشد، در نتیجه علیه برادر و همرزم او هر دو دشمن حمله میکنند و او را از پا درمی آورند، که یکی از آنها همان دشمن هماورد خودش میباشد و دیگری دشمنی است که هماورد برادرش