صفحه ۵۴

این که عالم ماده در حقیقت پست ترین مراتب نظام هستی است.

و ممکن است مقصود از آسمانی که ملائکه در آن قرار گرفته اند عالم جبروت و عالم عقول باشد.

خلاصه، این که بگوییم مقصود از سماوات که ملائکه در آن زندگی می‎کنند افلاک هستند - که در گذشته می‎گفتند ستاره ها در آن افلاک میخکوب شده اند- چندان دلیلی ندارد. و فلاسفه این حرفها را به پیروی از علمای هیئت و به عنوان اصل موضوعی می‎زدند، ولی دلیل قانع کننده ای برای اثبات آن وجود ندارد. البته متأخرین علمای هیئت، چنین تصور نادرستی از افلاک داشتند و آنها را اجسامی تو پر می‎دانستند که ستارگان مانند میخ در آنها قرار گرفته اند؛ ولی قدمای از علمای هیئت، افلاک را مدارها و مسافت ها و خط سیر منظومه ها می‎دانسته اند.

بنابراین به نظر می‎رسد مقصود از "سماوات" در اینجا همان عالم برزخ و عالم ملکوت یا عالم جبروت و عقول است که بالاتر از عالم ماده بوده و فرشتگان در آنجا می‎باشند. و ممکن است مراد از "سماوات" هم عالم ملکوت و برزخ و هم عالم جبروت و عقول باشد، که بخشی از ملائکه در عالم ملکوت باشند، یعنی دارای وجود مثالی باشند که احکام ماده را داشته و جسم مادی نداشته باشند، و بخشی در عالم جبروت باشند که مجرد تام بوده و حتی احکام ماده را نداشته باشند. البته امیرالمؤمنین (ع) بیان دیگری درباره ملائکه داشتند که در خطبه اول نهج البلاغه آمده است و ما در شرح آن توضیح بیشتری داده ایم.درسهایی از نهج البلاغه، ج 1، ص 275 تا 287؛ و برای اطلاع بیشتر در این زمینه رجوع کنید به تفسیر المیزان، ج 17، ص 6 تا 13، ذیل تفسیر آیه اول سوره فاطر.

"من ملائکة أسکنتهم سماواتک": از فرشتگانی که آنها را در عالم بالا جا دادی "و رفعتهم عن أرضک": و از زمین خود یا از عالم طبیعت آنها را بالا برده ای.

ناوبری کتاب