قلب بستگی دارد و قلب نیز در درون سینه قرار داده شده است، به طور مجازی گاهی این کارها را به سینه نسبت میدهند.
اما بعید نیست که گفته شود چون ادراکات انسان دو دسته هستند: یک دسته ادراکات و علوم حصولی که از سنخ مفاهیم اند و احتمال صدق و کذب در آنها راه دارد، و دسته دیگر ادراکات و علوم حضوری که از سنخ حقایق خارجی و عین معلومات خارجیه اند که خطا و صدق و کذب در آنها راه ندارد، و همان گونه که در جای خود در فلسفه الهی بیان گردیده است علوم حصولی به علوم حضوری برگشت کرده و پشتوانه علوم حصولی علوم حضوری بوده و صدق آنها نیز متکی به آنهاست، و چون مغز مظهر علوم حصولی و قلب مظهر علوم حضوری میباشد و علوم حصولی در صدق و مطابقت با واقع وابسته به علوم حضوری میباشند، در نتیجه در منابع و متون دینی، منبع و منشاء ادراکات قلب دانسته شده است؛ و این نکته ای است که شایسته تعقیب است، ولی اکنون و در اینجا دنبال کردن آن نه مناسب است نه موافق حال.
پرسش یکی از آقایان این است که مقصود از صدر (سینه) در آیه: (رب اشرح لی صدری ) آیا روح مجرد نیست ؟ در پاسخ باید گفت: بله، اصل همه کارها و افکار و احساسات انسان به نوعی به روح مجرد بستگی دارد، و حتی مغز هم به تنهایی کاری نمی تواند انجام دهد. مغز نوعی ماده و دارای اجزائی مثل اعصاب (نرون) است، و روح مسلط بر مغز است؛ ولی عرف عادی مغز یا قلب را مظهر روح مجرد میدانند. به تعبیر دیگر آنچه در ظاهر به نظر میآید و مردم آن را مشاهده میکنند و پزشکان با آن سر و کار دارند، منشاء آن مغز و قلب انسان است. از قلب باید خون به مغز برسد تا از کار نیفتد و بتواند وظایف خود را عمل کند، و اگر خون به مغز نرسد مغز از کار میافتد. و از طرف دیگر به لحاظ این که قلب در درون سینه قرار دارد،