صفحه ۵۲۱

نمی کنند، حیوانات یا افراد ضعیف تر ممکن است زمین بخورند و زیر دست و پا بروند. "ضیم" به معنای ظلم و ستم است.

حضرت در این فراز از خطبه درباره پیامدهای ضعف و سستی سپاه خود می‎فرماید: من شما را می‎بینم که مانند سوسمارهای در حال فرار بدنهایتان به همدیگر می‎خورد و مانند آنها صدای خش خش شما هم بلند است. در حقیقت حضرت درصدد بیان ضعف و سستی آنها می‎باشد، و به آنها تذکر می‎دهد که در پی حق و حقیقت نیستید و حق خود را از دشمن نمی گیرید و از ظلم و ستم جلوگیری نمی کنید. اساسا جنگ برای دفاع از حق و جلوگیری از ظلم است، ولی حضرت به اصحاب و سپاه خود می‎گوید: شما به دنبال تحقق هدفهای جنگ نیستید.

به نظر می‎رسد در تشبیه فرار اصحاب و سپاه به فرار سوسمارها نکته ای مفهومی هم نهفته است و آن تحقیر آنهاست.

نقش اختیار انسان در نجات و هلاکت او

"قد خلیتم والطریق؛ فالنجاة للمقتحم، والهلکة للمتلوم"

( همانا این شمایید و این راه راست؛ پس رهایی برای کسی است که بی باک در آن وارد شود، و نابودی برای درنگ کننده چشم انتظار است.)

"مقتحم" به معنای کسی است که بی باک در کاری وارد شود و خود را به خطر اندازد. "متلوم" به کسی گفته می‎شود که اهل تصمیم و عمل نیست و در کارها درنگ می‎کند و منتظر است که کارش را دیگری انجام دهد. به نظر می‎رسد معنای "تلوم" با "تلون" نزدیک به هم باشند. برای این که متلون هم کسی است که رنگ به رنگ است و هر روز تصمیم عوض می‎کند. خلاصه کسانی که دل و دل می‎کنند و تصمیم نمی گیرند به آنها "متلوم" گفته می‎شود. همان گونه که در اوایل انقلاب بعضی اشخاص مسائل را

ناوبری کتاب