صفحه ۵۱۲

بالاخره هر اندازه توان و قدرتم یاری کند به درس و بحث و در واقع به کار اصلی طلبگی می‎پردازم. امسال هم تصمیم گرفتم همان درس مکاسب خود را ادامه دهم. البته ممکن است آقایان اعتراض کنند که مکاسب را مرحوم شیخ نوشته و دیگر چندان جدید و قابل استفاده نیست. در صورتی که باید توجه داشت همه کتابها را بزرگان در گذشته و در زمان خود نوشته اند و به بهانه مربوط به گذشته بودن نمی توان آنها را کنار گذاشت و رها کرد. بلکه انسان در هر علمی باید از نوشته های دیگران استفاده کند و در کنار آن نظر خود را هم بگوید. ما هم از مکاسب شیخ استفاده می‎کنیم و در کنار آن اگر چیزی به نظرمان آمد می‎گوییم. عصرها نیز همین درس نهج البلاغه را یک ساعت به اذان ادامه می‎دهم.

ب - درس نهج البلاغه مقدمه ای است برای طلاب که فرصت بیشتری دارند و جوانتر و با نشاطتر هستند تا به این بهانه به مطالعه بیشتر بپردازند و ارتباط خود با نهج البلاغه را گسترش دهند. پس در حقیقت کار اصلی بر دوش خود آقایان است؛ و با مطالعه نهج البلاغه و شرحهای مختلف، مطالب خوبی که می‎یابند یادداشت کنند و سطح اطلاعات خود را افزایش دهند.

ج - به نظر اینجانب درس تفسیر باید به عنوان یک ضرورت در حوزه ها دایر شود و آقایان به خواندن قرآن، تفسیر، مراجعه به احادیث و روایات معصومین (ع) اهمیت بدهند. قرائت و مطالعه قرآن و سر و کار داشتن با روایات معصومین (ع)، نورانیتی برای انسان می‎آورد. پس این طور نباشد که ما مطالعات خود را خلاصه و منحصر در فقه و اصول کنیم.

متأسفانه گاه ما طلبه ها آنقدر نسبت به قرآن بیگانه شده ایم که حتی به قرآن مراجعه نمی کنیم؛ مثلا طلبه ای هنگامی که می‎خواست به آیه ای از قرآن استناد کند، آیه مورد نظر را از متن تفسیر کشاف دیده بود و آن را به همان صورت می‎خواند.

نمونه دیگر که باعث تعجب و ناراحتی من شد این است که یکی از بزرگان علما

ناوبری کتاب