پیش از شروع جنگ صفین نیروهای دو طرف اردو زده و آماده جنگ بودند ولی حضرت علی (ع) حدود دو تا سه ماه اجازه شروع جنگ نمی داد و امروز و فردا میکرد. بعضی اعتراض کردند و چنین گفتند: تأخیر در آغاز جنگ به خاطر ترس از مرگ یا شک داشتن در باطل بودن معاویه و سپاه اوست. حضرت در پاسخ آنان جملات زیر را بیان فرمود:
"أما قولکم: أکل ذلک کراهیة الموت ! فو الله ما أبالی أدخلت الی الموت أو خرج الموت الی"
"اما سخن شما که: همه آن به خاطر ترس از مرگ است ! پس سوگند به خدا هیچ باکی ندارم که من به سوی مرگ داخل شوم یا مرگ به سوی من بیرون آید."
فرمایش فوق در حقیقت پاسخ به اولین اشکال آنان بود که من اگر فرمان جنگ صادر نمی کنم برای ترس از مرگ نیست. چون برای من هیچ تفاوتی نمی کند که من خودم وارد به مرگ شوم یا این که مرگ به طور ناگهانی بر من وارد شود.
"و أما قولکم: شکا فی أهل الشام ! فو الله ما دفعت الحرب یوما الا و أنا أطمع أن تلحق بی طائفة فتهتدی بی و تعشو الی ضوئی"
"و اما سخن شما که: [ تأخیر در جنگ ] به خاطر شک درباره اهل شام است ! پس به خدا سوگند جنگ کردن را یک روز باز نداشتم مگر برای این که طمع دارم گروهی به من ملحق گردند پس به واسطه من هدایت شده و در تاریکی شب به سوی نور من بشتابند."
"عشو" یا "عشا" به معنای شب کوری است؛ و "عشا الی النار" یعنی شبانه به سوی آتش رفت.
حضرت در پاسخ به اشکال دوم میفرماید: هدف از جنگ این است که مردم هدایت شوند؛ بنابراین حتی من یک روز جنگ را به تأخیر نمی اندازم مگر این که