صفحه ۵۰۳

می‎رساند، چرا در جنگ صفین تسلیم شدید و حکمیت را پذیرفتید؟ در صورتی که حتی با نداشتن نیرو، باید به جنگ ادامه می‎دادید تا کشته می‎شدید.

حضرت در پاسخ می‎فرماید: این جنگ با جنگ های زمان پیامبر تفاوت دارد. زیرا در زمان پیامبر با کفار می‎جنگیدیم ولی در جنگ صفین در برابر مسلمانان قرار گرفته ایم.

بنابراین هنگامی که شما حاضر به ادامه جنگ نبودید تا پیروزی به دست آید و ریشه معاویه کنده شود، دیگر وظیفه نداشتیم تا جنگ را ادامه دهیم؛ و چون چنین وظیفه ای بر عهده ما نبود، وظیفه داشتیم که تلاش کنیم هر چه بتوانیم از نیروهای دشمن را جذب نماییم و صلح و آرامش را برقرار کنیم. این بود که پیشنهاد حکمیت را پس از توقف اجباری جنگ پذیرفتیم.

"و لکنا انما أصبحنا نقاتل اخواننا فی الاسلا م": لکن ما در حالی صبح کردیم که برادران دینی خود را می‎کشیم و با آنها با این که مسلمان هستند جنگ و مبارزه می‎نماییم "علی ما دخل فیه من الزیغ و الاعوجاج و الشبهة و التاویل": بر سر آنچه از انحراف از حق و کجی و شبهه و تأویل در ذهنشان درباره اسلام رسوخ کرده است. آنها با این که مسلمان هستند گمان می‎کنند معاویه حق است و علی (ع) شریک در قتل عثمان است. برای این که معاویه برای فریب طرفداران خود، پیراهن عثمان را بهانه کرده و به ظاهر از عثمان دفاع می‎کرد.

تمسک به مشترکات

"فاذا طمعنا فی خصلة یلم الله بها شعثنا و نتدانی بها الی البقیة فیما بیننا، رغبنا فیها و أمسکنا عما سواها"

( پس هر گاه ما طمع کنیم در کاری که خداوند به وسیله آن پراکندگی ما را سر و سامان دهد و بر اثر آن به سوی آنچه در بین ما باقی است نزدیک شویم، در آن کار میل و رغبت داشته و از آنچه غیر آن است باز ایستیم.)

ناوبری کتاب