میرساند، چرا در جنگ صفین تسلیم شدید و حکمیت را پذیرفتید؟ در صورتی که حتی با نداشتن نیرو، باید به جنگ ادامه میدادید تا کشته میشدید.
حضرت در پاسخ میفرماید: این جنگ با جنگ های زمان پیامبر تفاوت دارد. زیرا در زمان پیامبر با کفار میجنگیدیم ولی در جنگ صفین در برابر مسلمانان قرار گرفته ایم.
بنابراین هنگامی که شما حاضر به ادامه جنگ نبودید تا پیروزی به دست آید و ریشه معاویه کنده شود، دیگر وظیفه نداشتیم تا جنگ را ادامه دهیم؛ و چون چنین وظیفه ای بر عهده ما نبود، وظیفه داشتیم که تلاش کنیم هر چه بتوانیم از نیروهای دشمن را جذب نماییم و صلح و آرامش را برقرار کنیم. این بود که پیشنهاد حکمیت را پس از توقف اجباری جنگ پذیرفتیم.
"و لکنا انما أصبحنا نقاتل اخواننا فی الاسلا م": لکن ما در حالی صبح کردیم که برادران دینی خود را میکشیم و با آنها با این که مسلمان هستند جنگ و مبارزه مینماییم "علی ما دخل فیه من الزیغ و الاعوجاج و الشبهة و التاویل": بر سر آنچه از انحراف از حق و کجی و شبهه و تأویل در ذهنشان درباره اسلام رسوخ کرده است. آنها با این که مسلمان هستند گمان میکنند معاویه حق است و علی (ع) شریک در قتل عثمان است. برای این که معاویه برای فریب طرفداران خود، پیراهن عثمان را بهانه کرده و به ظاهر از عثمان دفاع میکرد.
تمسک به مشترکات
"فاذا طمعنا فی خصلة یلم الله بها شعثنا و نتدانی بها الی البقیة فیما بیننا، رغبنا فیها و أمسکنا عما سواها"
( پس هر گاه ما طمع کنیم در کاری که خداوند به وسیله آن پراکندگی ما را سر و سامان دهد و بر اثر آن به سوی آنچه در بین ما باقی است نزدیک شویم، در آن کار میل و رغبت داشته و از آنچه غیر آن است باز ایستیم.)