"خطبه 122 - قسمت دوم"
"و لکنا انما أصبحنا نقاتل اخواننا فی الاسلام علی ما دخل فیه من الزیغ و الاعوجاج و الشبهة و التاویل. فاذا طمعنا فی خصلة یلم الله بها شعثنا و نتدانی بها الی البقیة فیما بیننا، رغبنا فیها و أمسکنا عما سواها."
عرض کردیم که این خطبه در پاسخ خوارج ایراد شده است که آنان به حضرت اشکال داشتند که چرا شما ابتدا بر ادامه جنگ و نپذیرفتن حکمیت اصرار داشتید ولی بعد حکمیت را پذیرفتید. بنابراین یا حرف اول شما صحیح و حرف دوم نادرست است، و یا بر عکس حرف اول شما ناصحیح و حرف دوم درست است. در اینجا حضرت پاسخ دادند که اولا و بالذات باید جنگ را ادامه میدادیم ولی هنگامی که شما مخالفت کردید از باب ضرورت من مجبور به پذیرفتن حکمیت شدم.
اشاره ای به بحث ترتب در علم اصول
برای روشن تر شدن فرمایش حضرت به بحثی به نام "ترتب" از مباحث علم اصول فقه اشاره میشود که: اگر انجام دو واجب با یکدیگر تزاحم پیدا کرد، در مرحله اول انسان مکلف باید واجب با اهمیت تر را انجام دهد؛ و در صورت معصیت کردن و انجام ندادن واجب اهم، تکلیف به طور کلی از او ساقط نمی شود؛ بلکه در مرتبه دوم، امر روی واجب مهم میرود و باید آن را انجام دهد. به این ترتیب و تقدم و تأخری که بین تکلیف اهم و تکلیف مهم هست در اصطلاح علم اصول "ترتب" گویند، که هم در تکلیف های توصلی و هم در تکلیف های تعبدی مطرح است.