"والله لئن أبیتها": به خدا سوگند اگر من از ابتدا نسبت به پذیرفتن حکمیت ابا میکردم "ما وجبت علی فریضتها": حکمیت بر من واجب و فریضه نبود، یعنی قبول حکمیت بر من واجب نبود "و لا حملنی الله ذنبها": و خدا گناه آن را بر من بار و تحمیل نمی کرد.
"و والله ان جئتها انی للمحق الذی یتبع، و ان الکتاب لمعی، ما فارقته مذ صحبته"
( و به خدا سوگند اگر به طرف آن آمدم همانا من شخص شایسته ای هستم که باید پیروی گردد، و همانا کتاب خدا با من است، از زمانی که با آن همراه گردیده ام از آن جدا نگشته ام.)
حضرت میفرماید اگر حکمیت را از باب ضرورت پذیرفتم، همانا به لحاظ این که امام به حق شما بودم باید از من اطاعت میکردید و وظیفه شما پیروی بود. به عنوان امام مسلمین تصمیم گرفته بودم. مخصوصا هنگام جنگ و صلح هر کسی نمی تواند از طرف خود دستور دهد و هر چه خواست عمل کند. حتی اگر فرمانده امام معصوم هم نباشد باید از او متابعت کرد. هم اکنون هم در دنیا رسم و قاعده بر این است اگر کسی که به عنوان فرمانده کل قوا تعیین شده فرمانی صادر کرد دیگران باید از او پیروی نمایند. البته پیش از تصمیم گیری مشورت و نظرخواهی در مورد شیوه های جنگ و تاکتیک ها امکان دارد و گاهی هم لازم است، ولی پس از آن که تصمیم گرفته شد نباید هر کسی نظر خود را عمل کند.
حضرت علی (ع) ادامه میدهند: و کتاب خدا با من است و من هر چه میگویم مطابق کتاب است، از کتاب خدا هرگز جدا نشدم از آن هنگام که با آن همراه شدم. از وقتی که پیامبراکرم (ص) کتاب خدا را آورد و من همراه و مصاحب آن شدم پیرو کتاب خدا بودم. اگر حکمیت را هم از روی ناچاری و برای حفظ خون مسلمانان پذیرفتم، در آن شرایط خلافی انجام ندادم و بر اساس حکم خدا بوده است.