صفحه ۴۹۳

در نسخه های خطی نهج البلاغه عبارت "و قد کانت..." تا "فلقد کنا" نیامده است ولی در نسخه های چاپ شده این فراز آمده است.

به هر حال حضرت می‎فرماید: من به شما گفتم و هشدار دادم که به حرف سپاه معاویه و پیشنهاد او گوش ندهید و حکمیت را نپذیرید، ولی متأسفانه شما آن را پذیرفتید؛ و شما را در صفین می‎دیدم که چگونه حکمیت را به دشمن عطا کردید. به این معنا که ما در آستانه پیروزی قرار داشتیم و مالک اشتر در نزدیکی چادر و یا مقر فرماندهی معاویه مشغول پیشروی بود، ولی شما بودید که فشار آوردید و مالک اشتر را مجبور به بازگشت کردید.

"و قد کانت هذه الفعلة": و این کار یکباره شما یعنی قبول حکمیت این گونه انجام شد "و قد رأیتکم أعطیتموها": و من خودم دیدم شما این حکمیت را به آنها دادید؛ یعنی با خدعه و حیله آنها گول خوردید و بر من برای قبول حکمیت فشار آوردید.

مسئولیت امام (ع) در رابطه با اصرار بر حکمیت

"والله لئن أبیتها ما وجبت علی فریضتها، و لا حملنی الله ذنبها"

( سوگند به خدا هر آینه اگر از حکمیت امتناع می‎نمودم لازم و بایسته بودن آن بر من واجب نبود، و خداوند گناه آن را بر من بار نمی کرد.)

پذیرش حکمیت اولا و بالذات بر من واجب نبود. آنچه در مرحله اول بر من واجب بود ادامه جنگ بود، ولی شما فشار آوردید و این فشار را مدام افزایش می‎دادید و من نیز به دلیل نداشتن نیرو ناچار آن را پذیرفتم؛ چون راه دیگری برایم باقی نمانده بود. بنابراین حکمیت و پذیرفتن آن بر من واجب نبود، و خداوند نیز گناه آن را بر گردن من نمی گذاشت. زیرا من از ابتدا با آن مخالف بودم و شما آن را بر من تحمیل نمودید.

ناوبری کتاب