بیان میکرد. در دوره سکونت و تدریس ایشان در اصفهان، یکی از شاگردانش روزی گفته بود که آقا ما مطلب را فهمیدیم. آیت الله بروجردی در جواب ایشان فرموده بود: اما من خودم هنوز نفهمیده ام؛ و آن را تکرار میکنم که خودم بفهمم. به هر حال در تکرار درس سودهایی هست، و من هم با اجازه، درس روز گذشته را به طور خلاصه با مروری دوباره از ابتدای خطبه بازگو میکنم.
پاسخ علی (ع) به اعتراض در مورد حکمیت
اینجا به حضرت علی (ع) پس از پذیرفتن حکمیت اشکال کرده بودند که در کار شما تضاد و یا تناقضی به چشم میخورد. برای این که وقتی حکمیت پیشنهاد شد شما آن را نپذیرفتید و به ادامه جنگ امر فرمودید ولی پس از مدتی حکمیت را پذیرفتید و دیگران را نیز فرمان دادید که آن را بپذیرند. بنابراین یا دیدگاه اول شما صحیح و نظریه دوم ناصحیح بوده، یا رأی اول نادرست و سخن و رأی دوم شما درست بوده است.
از این خطبه و جواب حضرت این طور برداشت میشود که حضرت از ابتدا نخواستند به طور صریح اشتباه و تقصیر را به گردن اصحاب خود بیندازند، بلکه ابتدا اعتراض را میپذیرند و در ادامه به گونه ای مطلب را بیان میکنند که معلوم شود تقصیر به گردن اصحاب بوده است. در حقیقت حضرت میخواسته با احترام بیشتری با مخالفین برخورد نماید و در ضمن حقیقت را نیز روشن کرده و توضیح داده باشد. این است که از ابتدا نفرمود که مسئول این پیشامدها و حوادث ناگوار شما هستید و شما تقصیر دارید. زیرا چنین سخن گفتن، مخاطب را به موضع گیری میکشاند و احیانا موجب اختلافات بیشتر میشود. از این رو حضرت ابتدا اعتراض را پذیرفت، و کمی با مخالفین کوتاه آمد، سپس واقعیت را توضیح داد و به نحوی مسأله را مطرح کرد که مخالفین خود متوجه تقصیر خود شدند. این روش رساتر و مؤثرتر است و در ذهن و قلب آنان بهتر جای میگیرد.