صفحه ۴۷۲

بیان می‎کرد. در دوره سکونت و تدریس ایشان در اصفهان، یکی از شاگردانش روزی گفته بود که آقا ما مطلب را فهمیدیم. آیت الله بروجردی در جواب ایشان فرموده بود: اما من خودم هنوز نفهمیده ام؛ و آن را تکرار می‎کنم که خودم بفهمم. به هر حال در تکرار درس سودهایی هست، و من هم با اجازه، درس روز گذشته را به طور خلاصه با مروری دوباره از ابتدای خطبه بازگو می‎کنم.

پاسخ علی (ع) به اعتراض در مورد حکمیت

اینجا به حضرت علی (ع) پس از پذیرفتن حکمیت اشکال کرده بودند که در کار شما تضاد و یا تناقضی به چشم می‎خورد. برای این که وقتی حکمیت پیشنهاد شد شما آن را نپذیرفتید و به ادامه جنگ امر فرمودید ولی پس از مدتی حکمیت را پذیرفتید و دیگران را نیز فرمان دادید که آن را بپذیرند. بنابراین یا دیدگاه اول شما صحیح و نظریه دوم ناصحیح بوده، یا رأی اول نادرست و سخن و رأی دوم شما درست بوده است.

از این خطبه و جواب حضرت این طور برداشت می‎شود که حضرت از ابتدا نخواستند به طور صریح اشتباه و تقصیر را به گردن اصحاب خود بیندازند، بلکه ابتدا اعتراض را می‎پذیرند و در ادامه به گونه ای مطلب را بیان می‎کنند که معلوم شود تقصیر به گردن اصحاب بوده است. در حقیقت حضرت می‎خواسته با احترام بیشتری با مخالفین برخورد نماید و در ضمن حقیقت را نیز روشن کرده و توضیح داده باشد. این است که از ابتدا نفرمود که مسئول این پیشامدها و حوادث ناگوار شما هستید و شما تقصیر دارید. زیرا چنین سخن گفتن، مخاطب را به موضع گیری می‎کشاند و احیانا موجب اختلافات بیشتر می‎شود. از این رو حضرت ابتدا اعتراض را پذیرفت، و کمی با مخالفین کوتاه آمد، سپس واقعیت را توضیح داد و به نحوی مسأله را مطرح کرد که مخالفین خود متوجه تقصیر خود شدند. این روش رساتر و مؤثرتر است و در ذهن و قلب آنان بهتر جای می‎گیرد.

ناوبری کتاب