بنابراین خداوند هم ازلی و هم ابدی است، و به تعبیر دیگر وجودی سرمدی است که نه اول دارد و نه آخر؛ و همچنین به حسب رتبه پیش از هر موجودی است و منتها و پایان همه موجودات اوست. البته خداوند در ظرف زمان نیست. نه تنها خدا بلکه همه مجردات فوق زمان هستند؛ زیرا زمان، مقدار حرکت میباشد و حرکت هم از ویژگی ها و خواص موجود مادی است. حرکت و زمان با هم هماهنگ هستند و هیچ کدام نسبت به خداوند و مجردات راه ندارد.
این است که حضرت خطاب به خداوند میفرماید: "أنت الابد": تو موجودی همیشگی هستی "فلا أمد لک": پس مدت و پایانی برای تو نیست.
"و أنت المنتهی": و تو پایان موجودات هستی. خداوند منتها و پایان همه موجودات و غایة الغایات همه چیز است و همه موجودات و از جمله انسان سر و کارشان در پایان هستی با خداست. اشاره است به آیه قرآن مجید که میفرماید: (و أن الی ربک المنتهی ) سوره نجم (53)، آیه 42. این که همه چیز فقط به پروردگارت منتهی میشود. "فلا محیص عنک": پس مفر یا راه فراری از تو وجود ندارد و نمی توانیم به حضور تو نرسیم. ما در همه حال و در همه جا زیر نظر تو میباشیم و نمی توانیم از تو و قدرت تو فرار کنیم که: (انا لله و انا الیه راجعون ) سوره بقره (2)، آیه 156. "ما همگی متعلق به خدا هستیم و به سوی او بازمی گردیم."
"و أنت الموعد": و تو وعده گاه موجودات هستی "فلا منجی منک الا الیک": پس محل نجاتی از تو نیست مگر به سوی تو.
این عبارات مختلف است ولی تقریبا یک مضمون را بیان میکند که انسان و دیگر موجودات نمی توانند از سیطره هستی مطلق و قدرت خداوند خارج شوند.