صفحه ۴۶۷

"خمص البطون من الصیام"

( خالی شکم هایی از روزه.)

"خمص" جمع "أخمص" به معنای شکم خالی و لاغر است. این افراد از بسیاری روزه شکم هایشان لاغر شده بود. جهاد می‎کردند و در عین حال روزه هم می‎گرفتند و اهل گریه و دعا و نماز شب نیز بودند.

"ذبل الشفاه من الدعاء"

( خشک لبانی از دعا.)

"ذبل" و "ذبل" به یک معنا هستند؛ و جمع "ذابل" به معنای خشک و پژمرده است. در بعضی نسخه ها "ذبل" آمده است که در کتابهای لغت یافت نشد.

مسلمانان نخستین به دلیل دعا خواندن بسیار، دارای لب های خشکیده بودند. شب و روز به یاد خدا بودند و ذکر خدا می‎گفتند و یا دعا می‎کردند.

"صفر الالوان من السهر"

( زرد رنگ هایی از شب زنده داری.)

"صفر" جمع "أصفر" به معنای رنگ زرد است.

شب ها بیدار بودند و از بسیاری شب زنده داری و نماز شب، رنگ آنان زرد شده بود.

"علی وجوههم [ غبرة ] غبرة الخاشعین"

( بر چهره آنان غبار فروتنان.)

"غبرة" و "غبرة" هر دو صحیح است. در قرآن کریم "غبرة" آمده است: (و وجوه یومئذ علیها غبرة ) .سوره عبس (80)، آیه 40.

ناوبری کتاب