این پرسش را میتوان از جوانب مختلف پاسخ گفت و از زوایای گوناگون بررسی نمود. اما ادامه این بررسی ها موجب میشود نتوانیم به همه مباحث بپردازیم. فقط روایتی را که در زندان دیده بودم میخوانم و به این مبحث خاتمه میدهم: مطابق این روایت مرفوعه شخصی از امام صادق (ع) سؤال میکند: چرا علی (ع) شکست خورد و عثمان هم با شکست مواجه شد ولی حکومت ابوبکر و عمر تا حدودی موفق بود و کارهایی را که میخواستند انجام دادند؟ امام صادق (ع) در پاسخ میفرماید: برای این که عثمان میخواست به وسیله باطل محض حکومت کند و همه کارهای حکومتی او بر باطل بود. به عنوان مثال حکم بن ابی العاص را که طرد شده و تبعیدی پیامبراکرم (ص) بود به مدینه بازگرداند و پول هنگفتی از بیت المال به او بخشید و پسرش مروان بن حکم را در کارهای حکومت وارد کرد. او میخواست با باطل محض، حکومت خود را ادامه دهد که نتوانست؛ و در نتیجه ابتدا گروهی از مصری ها علیه او قیام و شورش کردند و این قیام گسترش و ادامه یافت تا بالاخره کشته شد. از طرف دیگر علی (ع) میخواست بر اساس حق محض عمل کند و هیچ امتیازی به مخالفین ندهد، و در نتیجه مردم تحمل نداشتند و مخالفین هم منسجم تر شده و بالاخره حضرت نیز نتوانست کاری از پیش ببرد. در صورتی که شیخین یعنی ابوبکر و عمر، حق و باطل را با یکدیگر مخلوط کردند؛ و سیاستی که بر اساس درهم آمیختن حق و باطل باشد برای توده مردم فریبنده است و خواص غیر متعهد را هم به مقداری راضی نگه میدارد و از این رو تا حدودی پیش میرود.منهاج البراعة، ج 3، ص 244.
بر اساس فرمایش امام صادق (ع) در این حدیث، علی (ع) نمی خواست سیاست های شیطانی را اجرا کند و میخواست تنها اجرا کننده سیاست حق باشد؛ از دیگر سو مردم آن زمان هنوز آمادگی و ظرفیت لازم را برای خط مشی آن حضرت