صفحه ۴۴۲

واو در "و من..." استیناف است. "لب" به مغز هر چیزی می‎گویند؛ و لب انسان همان اندیشه و عقل اوست. "عازب" هم به معنای غایب و دور، در مقابل حاضر است. "أعوز" از ماده "عوز" به معنای "فقد" است، بنابراین "أعوز" یعنی مفقودتر یا نایابتر.

حضرت می‎فرماید: اگر کسی فکر و اندیشه خود را به موقع به کار نیندازد و از آن استفاده نکند، بداند که اندیشه آینده او نسبت به آنچه در گذشته از دست داده است سود و نتیجه ای برای او نخواهد داشت. بنابراین اگر درباره انجام هر کار خیری سخن به میان آمد، باید آن را انجام داد و زمان فکر کردن آن همان هنگامی است که آن کار خیر مطرح و یا پیشنهاد شده است. اگر عقل شما حکم کرد که این کار خوبی است آن را انجام بده، و اگر آن را به تأخیر انداختید و به صبر موکول کردید وقت انجام آن می‎گذرد. یعنی هر کار یک زمان مخصوص دارد. بنابراین عقل و اندیشه کنونی سودمند است. البته این سخنان به این معنا نیست که بدون تأمل و مشورت کاری را انجام دهید.

معنای عقل و اندیشه آینده و نداشتن سود

درباره معنای "اندیشه آینده" که حضرت می‎فرماید سودی ندارد سه احتمال ذکر کرده اند:

الف - اندیشیدن پس از مرگ؛ به این معنا که اگر کسی از عقل خود در دنیا و پیش از مرگ استفاده نکرد عقل او در قیامت نتیجه و سودی به حال او ندارد. برای این که وقتی در قیامت فهمید کاری خوب و شایسته بوده و باید آن را انجام می‎داد ولی انجام نداده است، دیگر نمی تواند جبران کند و آن را انجام دهد. پس کسی که به موقع و در دنیا عقل خود را به کار نیندازد و از آن استفاده نکند، عقل او در قیامت که می‎فهمد بسیاری از کارها خوب بوده و انجام نداده است دیگر سودی برای او ندارد؛ چون زمان انجام آن کارها منقضی شده است.

ناوبری کتاب