بنابراین امیرالمؤمنین (ع) برای مقابله با آنان باید گروههای آماده ای را اعزام کند.
در حقیقت هنگ یا تیپ یا گروههای کوچکتر از سپاهیان را برای دفع حملات ایذایی مهیا کرده بود و در یک زمان گروههایی را به چند محل میفرستاد. از این رو حضرت خود نمی توانست با هر کدام از آن گروهها حرکت کند. علاوه بر این ممکن بود معاویه از جاهای دیگری که خالی از نیرو بود حمله و پیشروی کند. معمولا در این گونه نبردها که امروز به جنگ پارتیزانی یا حملات ایذایی مشهور است، رهبر در مرکز میماند؛ بنابراین حضرت در مرکز حکومت جهت تصمیم گیری مانده بودند.
در جنگ هایی مانند جنگ صفین و جمل و نهروان که سران دشمن خود در جنگ شرکت داشتند و یک سپاه در برابر سپاه دیگر بود، شخص امیرالمؤمنین در جنگ حضور داشت و تقریبا همه سپاهیان خود را بسیج میکرد؛ ولی در مواردی که معاویه میخواست در شهرها و مناطق گوناگون ایجاد ناامنی کند و حکومت امیرالمؤمنین (ع) را متزلزل نماید، دیگر لازم نبود که حضرت نیز همراه برخی از لشکریان خود حرکت کند بلکه باید مرکز خلافت و پایگاه اصلی را حفظ نماید؛ و در این خطبه، حضرت به بیان همین مطلب میپردازند.
دعوت امام (ع) به جهاد و سکوت اصحاب
"و من کلام له (ع) و قد جمع الناس و حضهم علی الجهاد، فسکتوا ملیا"
( و از سخنان آن حضرت (ع) است در حالی که مردم را گرد آورد و آنان را بر جهاد تشویق نمود، پس آنان زمانی طولانی خاموش مانده چیزی نگفتند.)
"ملی" به معنای مدتی از زمان میآید. البته بعضی آن را مدت زمان طولانی از روزگار معنا کرده اند: "الملی: الهوی من الدهر و هو الحین الطویل من الزمان"تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 195 تا 200. "ملی"