صفحه ۳۹

بی نیازی خدا از خلق

"لم تخلق الخلق لوحشة ، و لا استعملتهم لمنفعة"

( مخلوقات را به خاطر ترس از تنهایی نیافریدی، و آنان را برای سودی به کار نگرفته ای.)

خداوند از تنهایی خود ناراحت و در وحشت نبود که موجودات را برای رهایی خود از وحشت و تنهایی بیافریند. و نیز آنها را به کار نگرفته تا سود و منفعتی عاید خود نماید.

و می‎فرماید: خدایا تو مخلوقات را به خاطر ترس از تنهایی ات خلق نکردی، و موجودات را به کار نگرفته ای تا این که سودی کنی.

من نکردم امر [ خلق ] تا سودی کنم ____ بلکه تا بر بندگان جودی کنم مولوی، مثنوی معنوی، دفتر دوم.

گستره قدرت حق

"و لا یسبقک من طلبت، و لا یفلتک من أخذت"

( و پیشی نمی گیرد از تو هر که را بخواهی، و از دست تو رهایی نمی یابد هر که را بگیری.)

انسان هر قدر هم قدرتمند باشد، گاهی ممکن است افرادی را که می‎خواهد دستگیر کند و یا آنها را دستگیر کرده است از دست او فرار کرده و برایش مشکل ایجاد کنند؛ ولی در مورد خداوند این طور نیست و هیچ کس نمی تواند از دست او فرار کند. این است که حضرت می‎فرماید: "و لا یسبقک من طلبت": و هر کسی را که تو طلب کنی نمی تواند از تو سبقت بگیرد؛ یعنی نمی تواند از حیطه قدرت تو بگریزد و فرار کند. "و لا یفلتک من أخذت": و از دست تو نمی تواند خود را برهاند کسی که تو او را گرفته ای و در اختیار تو می‎باشد.

ناوبری کتاب