آیه و بعضی آیات دیگر استفاده میشود که اولا: امتحان و آزمایش حضرت ابراهیم (ع) در زمانی بود که پیامبر بود؛ ثانیا: بعد از سربلند بیرون آمدن از امتحانها به مقام امامت رسید. و این طور نیست که هر پیامبری امام باشد؛ پس مقام امامت مقام بزرگی است که فقط بعضی از پیامبران بزرگ دارا بودند، و از جمله آنها حضرت محمد(ص) است که هم رسول و پیامبر بودند و هم مقام امامت داشتند.
"و بصر من اهتدی": و چشم اهل هدایت است. یعنی همان طور که کار چشم این است که راه را ببیند و انسان را از سقوط در پرتگاه نجات دهد، چشم اهل هدایت نیز پیامبراکرم (ص) میباشد. در این عبارات نوعی تشبیه به کار رفته است.
بخش اول خطبه که درباره پیامبراکرم (ص) و برخی ویژگی های ایشان بود تمام شد، و میرسیم به بخش دوم خطبه که مرحوم سید رضی با "منها" آن را از بخش اول جدا کرده است.
آثار علم به غیب
"لو تعلمون ما أعلم مما طوی عنکم غیبه، اذا لخرجتم الی الصعدات تبکون علی أعمالکم"
( اگر میدانستید آنچه را من میدانم از آنچه نهانش بر شماپوشیده شده، در این صورت به کوهها و بیابانها بیرون میشدید و بر کارهای خود گریه میکردید.)
"طوی" از ماده "طی" به معنای پنهان داشتن و کتمان کردن است. "صعد" جمع "صعید" است و جمع جمعش "صعدات" میشود. مانند "طریق" که جمع آن "طرق" و جمع الجمع آن "طرقات" میباشد. "صعید" به معنای "وجه الارض" یعنی روی زمین و زمین بلند و مرتفع میباشد، و به معنای "طریق" یعنی راه نیز آمده است.
حضرت میفرماید: اگر شما مردم بدانید آنچه را من میدانم از چیزهایی که غیبش از شما پیچیده و پوشیده شده - یعنی وقایعی وجود دارد که من میدانم و اگر شما از آن