صفحه ۳۵۴

"و قوله (ع): "و لا شفان ذهابها" فان تقدیره: و لا ذات شفان ذهابها، والشفان: الریح الباردة ، والذهاب الامطار اللینة ، فحذف ذات، لعلم السامع به"

در عبارت: "و لا شفان ذهابها" کلمه "ذات" در تقدیر است. و "ذهاب" به کسر ذال جمع "ذهبة" به معنای بارانهای نرم و بسیار ریز است. بنابراین معنای عبارت حضرت این است که اگر بارانهای ریز می‎آید، باد سرد نیاید و اثر آن را محو نکند. سید رضی می‎نویسد: علت این که کلمه "ذات" حذف شده این است که شنونده نسبت به آن علم و آگاهی دارد.

در کتاب سیوطی هم خوانده ایم که:

"و حذف ما یعلم جائز کما____تقول: "زید" بعد من عندکما"غیلان بن عقبة، کنیه اش ابوالحرث، از شاعران غزل سرای عرب است که در سال 117 ه'.ق درگذشت؛ و دیوان شعری از او چاپ شده که در صفحه 173 آن این شعر آمده است، و به جای "حدابیر" در ابتدای بیت "حراجیج" ضبط شده است.

"حذف آنچه دانسته می‎شود و معلوم است جایز می‎باشد؛ مانند این که می‎گویید: "زید" پس از سؤال از این که چه کسی پیش شماست." وقتی کسی سؤال می‎کند پیش شما چه کسی است، شما جواب می‎دهید: "زید"؛ و نیازی به توضیح دیگر نیست. اینجا هم چون معنای عبارت معلوم است و مشخص است که باران باد نمی شود، کلمه "ذات" حذف شده است.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ناوبری کتاب