"ما" در "ما قنطوا" مصدریه است، بنابراین گویا "بعد قنوطهم" میباشد.
حضرت در پایان خطبه، سخنش را با کلامی برگرفته از این آیه قرآن به پایان میبرد: (و هو الذی ینزل الغیث من بعد ما قنطوا و ینشر رحمته و هو الولی الحمید) سوره احقاف (46)، آیه 24. یعنی: "و اوست که باران را پس از آن که مردم ناامید شده اند فرو میفرستد و رحمتش را میگستراند و اوست که صاحب اختیار و ستوده است."
حضرت میفرماید: "فانک تنزل الغیث": پس خدایا ! تویی که باران را نازل میکنی "من بعد ما قنطوا": پس از آن که مردم مأیوس شدند. "و تنشر رحمتک": و تو هستی که رحمت خود را بر بندگانت منتشر میکنی "و أنت الولی الحمید": و تو صاحب اختیار مردم و ستوده هستی.
معنای "ولایت" و "ولی"
درباره "ولی" بارها عرض کرده ام که به معنای دوست نیست، بلکه ولایت یک نحوه صاحب اختیاری است. در حقیقت به کسی که در کنار دیگری برای کمک به او قرار میگیرد "ولی" گفته میشود. به همین جهت به ارباب و نوکر هر دو "مولا" گفته میشود. برای این که نوکر در کنار ارباب قرار میگیرد و کارهای او را انجام میدهد و ارباب نیز در کنار نوکر قرار میگیرد و به او کمک میکند. خلاصه "ولی" کسی است که در کنار دیگری قرار میگیرد و حاجتی را از او برآورده میکند؛ زیرا اصل "ولایت" و "ولی" از ماده "تلو" است که به معنای پهلوی کسی قرارداشتن میآید.
با توجه به همین معنای "ولی" است که هر جا در قرآن این کلمه به کار رفته دنبالش تصرفی آمده است. به عنوان مثال آیه شریفه میفرماید: (ألله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور و الذین کفروا أولیاؤهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی