صفحه ۳۴۹

مرحوم سید رضی می‎گوید: در این عبارت کلمه "ذات" در تقدیر است؛ یعنی: "و لا ذات شفان ذهابها": و بارانهای اندک و خفیف آن صاحب یا دارای باد سرد نباشد. زیرا اگر باران کم باشد و از طرف دیگر باد هم بیاید زود خشک می‎شود و اثری از باران باقی نمی ماند.

آثار این بارش

"حتی یخصب لا مراعها المجدبون، و یحیی ببرکتها المسنتون"

( تا این که به جهت فراوانی آن باران قحطی زدگان پر از نعمت گردند، و به برکت آن سختی کشیده های سال قحطی زندگی یابند.)

"خصب" به معنای حاصلخیزی و نعمت فراوان است و در مقابل "جدب" می‎باشد که به معنای قحطی است. بنابراین "المجدبون" به معنای قحطی زدگان و فاعل "یخصب" می‎باشد. "امراع" همان مریع بودن است که پیش از این گفتیم به معنای فراوانی است. "مسنتون" نیز از ماده "سنة" است که در اصل به معنای سال می‎باشد، هر چند به معنای قحطی هم آمده است.

با توجه به این که حضرت در عبارات قبل ویژگی های بارانی را که از خدا می‎خواهند بیان کردند، در این عبارت علت آن را ذکر می‎کنند که چرا چنین بارانی را از تو می‎خواهیم؛ زیرا به واسطه فراوانی باران، قحطی زدگان پر از ناز و نعمت شوند و آنان که گرفتار سالهای قحطی بودند زنده گردند.

می‎فرمایند: تا این که به واسطه فراوانی آن باران، قحطی زدگان نعمت فراوان یابند و به برکت آن کسانی که گرفتار سالهای قحطی بودند زنده شوند.

"فانک تنزل الغیث من بعد ما قنطوا، و تنشر رحمتک ، و أنت الولی الحمید"

( زیرا به راستی تو باران را هنگامی فرو می‎فرستی که خلایق مأیوس شده اند، و رحمتت را پراکنده می‎گردانی، و تویی صاحب اختیار و ستوده.)

ناوبری کتاب