میگویند معنایش این است که مثلا نامه من قابل نیست به دست خود آن آقا برسد و کافی است که به درگاه و حریم خانه شان برسد.
"مواشی" جمع "ماشیة" است که به چهارپایان گفته میشود. "تخصب" از ماده "خصب" به معنای سرسبزی و فراوانی نعمت است.
حضرت علی (ع) میفرماید: خداوندا ! بارانی از تو میخواهیم که به واسطه آن باران آستانه ما سرسبز و پر از نعمت شود و میوه های ما به واسطه آن باران اقبال کنند؛ به این معنا که تاکنون میوه ها فرار میکردند و حالا میخواهیم که دوباره به طرف ما اقبال کنند و باز گردند؛ کنایه از زیاد شدن میوه است. و حیوانات ما هم با آن باران خوب زندگی کنند؛ یعنی وقتی باران فراوان ببارد هم گیاه میروید و حیوانات میخورند و هم از آب فراوان سیراب میشوند.
"و تخصب بها جنابنا": و به وسیله آن باران سرسبز و پر از نعمت شود آستانه و پیرامون ما "و تقبل بها ثمارنا": و میوه های ما به واسطه آن باران اقبال کنند و رو آورند "و تعیش بها مواشینا": و حیوانات ما با آن باران زندگی کنند.
بارانی فراگیر بر نیازمندان
"و تندی بها أقاصینا، و تستعین بها ضواحینا"
( و خیس و تر شود به واسطه آن باران جاهای دوردست ما، و کمک بجویند به وسیله آن حومه ها و اطراف ما.)
"تندی" از "نداوة" به معنای تر و خیس شدن است. "أقاصی" جمع "أقصی" به معنای جاهای دور میآید. "ضواحی" نیز جمع "ضاحیة" به معنای حومه است. یک شهر تا حدود روستاها و اطراف آن را ضاحیه و یا حومه میگویند. در گذشته هنگامی که از صبح برای مسافرت حرکت میکردند تا شب حدود هشت فرسخ میرفتند که