برای فعل محذوف است، یعنی "تسح سحا وابلا": میریزد ریختن دانه های درشت. در کتاب "صمدیه" خوانده ایم که "سقیا" و "رعیا" مصدر فعل محذوف میباشد. "أعشب" از ماده "عشب" به معنای علفزار و رویش گیاه و علف میآید. "نجاد" نیز جمع "نجد" به معنای زمین مرتفع است، به یک بخش از عربستان هم "نجد" گفته میشود برای این که زمینش مرتفع و بلند است. "وهاد" نیز جمع "وهدة" به معنای زمین های گود و پست است.
در این عبارت اسناد جریان به دره ها یا زمین های پست اسناد مجازی است و مانند "جری المیزاب" میباشد. زیرا باران در ناودان جاری میشود ولی اسناد جریان را به ناودان میدهند. در اینجا هم چون باران در دره ها جریان مییابد اسناد جریان به خود دره ها داده شده است.
حضرت میفرمایند: خدایا ما را آب بده یک آب دادنی که از ناحیه تو باشد؛ و این گونه باشد که به وسیله آن بر بلندیها و کوهها گیاه بروید و در گودالها و دره هایمان آب جاری شود.
"أللهم سقیا منک": خدایا آب بده ما را یک آب دادنی از ناحیه خودت که "تعشب بها نجادنا": به سبب آن بلندیهای ما بروید "و تجری بها وهادنا": و زمین های پست و دره های ما به وسیله آن جاری شود.
بارانی خرمی آور و ثمربخش
"و تخصب [ یخصب ] بها جنابنا، و تقبل بها ثمارنا، و تعیش بها مواشینا"
( و به وسیله آن باران پیرامون ما سرسبز و پر از نعمت گردد، و میوه های ما به سبب آن روی آورند و فراوان شوند، و چهارپایان ما با آن زندگی نمایند.)
"جناب" به معنای حریم و درگاه است، و این که به کسی "جناب مستطاب"