( با این که - سوگند به خدا - هر آینه شک و تردید پدید آمده و یقین و باور فاسد گردیده، به طوری که گویا آنچه برای شما ضمانت شده بر شما واجب گردیده، و گویا آنچه بر شما واجب شده از شما برداشته شده است.)
"دخل" و "دخل" هر دو صحیح و به معنای "فسد" است.
حضرت میفرماید: درست است که شما ادعا میکنید ما یقین به آخرت داریم و میدانیم که خداوند وظایفی را برای ما قرار داده و واجب کرده است، ولی گویا یقین شما آسیب دیده و شک و تردید در آن وارد شده است و نسبت به آخرت یقین ندارید. اگر کسی به آخرت و بهشت و جهنم و حساب و کتاب ایمان و یقین داشته باشد این طور رفتار نمی کند. شما گمان میکنید خداوند شما را آفریده است تا فقط به دنبال آب و نان خود باشید؛ در صورتی که روزی شما را ضمانت فرموده است. و تصور میکنید آنچه را که خداوند بر شما فرض و واجب کرده از دوش شما برداشته است.
"مع أنه - والله - لقد اعترض الشک": به خدا سوگند هر آینه نسبت به این که باید وظایفی را برای آخرت خود انجام دهید شک و تردید پیدا کرده اید "و دخل الیقین" یا "و دخل الیقین": و یقین شما فاسد و تباه شده و سست گردیده است "حتی کأن الذی ضمن لکم قد فرض علیکم": تا این که گویا آنچه از سوی خداوند برای شما ضمانت شده بر شما واجب گردیده است. به تعبیر دیگر گمان میکنید آن رزق و روزی را که خداوند برای شما ضمانت کرده به دست آوردن آن بر شما واجب شده و باید همه بیست و چهار ساعت شبانه روز را به دنبال آن باشید. "و کأن الذی فرض علیکم قد وضع عنکم": و گویا آنچه بر شما واجب شده از گردن و از دوش شما برداشته شده است.
بسیاری افراد هستند که متأسفانه به خاطر یک کار جزئی و کوچک و یا به اندک بهانه ای واجبات و احکام خداوند را ترک میکنند و انجام نمی دهند. مثلا روزه را به بهانه خرمن کوبی نمی گیرد و حج را به بهانه رسیدگی به تجارت تأخیر میاندازد !