فناپذیری دنیا
"فمن الفناء أن الدهر موتر [ موتر] قوسه، لا تخطی سهامه، و لا تؤسی جراحه"
( پس از نشان فنا و نیستی دنیا این که روزگار کمان خود را زه کرده، تیرهای آن خطا نمی کند، و زخم هایش درمان نمی یابد.)
"موتر" از باب افعال و "موتر" از باب تفعیل است، و هر دو صحیح میباشند؛ "وتر" به آن زهی گفته میشود که به کمان بسته و در هنگام تیرانداختن کشیده میشود.
"قوس" نیز به معنای کمان میآید. "تؤسی" مضارع مجهول از "أسا، یاسو" است. "لا تؤسی" یعنی بهبود نمی یابد و قابل معالجه نیست.
حضرت امیر(ع) در این عبارت میفرماید: ازجمله فنا و نیستی دنیا این است که روزگار کمان خود را زه کرده و تیر خود را داخل آن گذاشته و نزدیک است تیر خود را که همان تیر مرگ باشد و خطا ندارد به سوی هر کسی که مرگش فرا رسیده رها کند. هنگامی که عزرائیل بیاید انسان نمی تواند از دست او فرار کند.
"عزرائیل" مظهر قدرت خداست مصباح الانس، ص 509. و با "اسرائیل" به یک معنا میباشد؛ "اسرا" به معنای زور و قدرت است و "ئیل" به معنای خداست.علل الشرائع، ج 1، ص 43، باب 39، حدیث 2؛ معانی الاخبار، ص 49. پس اسرائیل یا عزرائیل به معنای قوت و قدرت خداوند است. در تورات محرف ادعا شده است که حضرت یعقوب با خدا یا ملک خدا کشتی گرفت و به همین جهت به یعقوب (ع) اسرائیل میگویند !عهد عتیق، سفر پیدایش، باب 32، آیات 24 تا 30؛ "... گفت از این پس نام تو یعقوب خوانده نشود بلکه اسرائیل، زیرا که با خدا و با انسان مجاهده کردی و نصرت یافتی...".
"فمن الفناء": پس از جمله فنا و نیستی دنیا این است که "أن الدهر موتر قوسه":