صفحه ۲۶۷

می‎خورد تقواست، یا آنچه می‎تواند پناهگاه شما باشد تقواست. "معاد" و "معاذ" هر دو صحیح است؛ ولی به نظر می‎رسد "معاذ" مناسب تر باشد. اگر "معاد" باشد به این معناست که آن سفره ای که شما در آخرت بر سر آن حاضر می‎شوید تقواست.

گاهی انسان زاد و توشه ای فراهم می‎کند که او را به مقصد نمی رساند و بین راه می‎ماند، ولی گاهی زاد و توشه اش برای رساندن او به مقصد کافی است. تقوا توشه ای است که انسان را به مقصد می‎رساند؛ برای همین است که حضرت می‎فرماید: "زاد مبلغ" یا "زاد مبلغ": تقوا از آن توشه هایی است که انسان را به هدف می‎رساند. "و معاذ منجح": و تقوا پناهگاهی است که موجب موفقیت و کامروایی شما خواهد بود.

دعوتگر به تقوا و پذیرنده آن

"دعا الیها أسمع داع، و وعاها خیر واع؛ فأسمع داعیها، و فاز واعیها"

( شنواننده ترین دعوت کننده به تقوا دعوت فرمود، و بهترین حفظ کننده آن را حفظ کرد؛ پس دعوت کننده آن شنوانید، و حافظ آن رستگار گردید.)

"أسمع" أفعل التفضیل باب افعال و به معنای شنواننده ترین است؛ یعنی بهتر از همه به گوش مردم برساند. البته این که أفعل التفضیل برای باب افعال بیاید خلاف قاعده است اما گاهی در کلام عرب آمده است و برخی شرح کنندگان نهج البلاغه چند مثال زده اند که در این موارد أفعل التفضیل برخلاف قاعده از باب افعال آمده است، که یکی از آنها همین مورد "أسمع" می‎باشد.شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، ج 7، ص 254.

"وعا" در اصل از "وعی" به معنای حفظ کردن است. "فاز" از "فوز" به معنای رستگار شدن می‎باشد.

ناوبری کتاب