الف - احتمال اول این است که بگوییم هر کس ستایش نعمت خدا را انجام دهد و حمد خدا را بنماید، خدا نیز نعمت او را افزایش میدهد؛ و هر کس هم شکر خدا را انجام دهد، خداوند نعمت او را افزون میکند. پس در حقیقت هر دو عبارت به یک معناست و تفنن در عبارت است. و هر دو جمله اشاره به آیه شریفه است که میفرماید: (لئن شکرتم لا زیدنکم ) سوره ابراهیم (14)، آیه 7. "اگر شکر کنید بر شما میافزایم."
ب - احتمال دوم این است که خداوند بندگان خود را مکلف کرده است که او را در مقابل نعمت خود حمد و شکر کنند. البته انسان بر اساس وجدان و عقل خود مکلف است که وقتی خداوند نعمتی را به او ارزانی داشت حمد و سپاس خدا را بگوید، و به همین دلیل است که وقتی انسان غذا میخورد شایسته است بگوید: "الحمد لله". پس اگر فرضا معتقد هم باشیم که شرعا حمد و ستایش خدا واجب نیست ولی وجدانا و عقلا انسان مکلف است که در برابر نعمت سپاسگزار و شاکر باشد. این است که حضرت میفرماید: خداوند حمد و سپاس خود را با نعمت ها پیوند داده و نعمت ها را نیز با شکر پیوند داده و هماهنگ نموده است. به این معنا که خداوند بندگان خود را مکلف فرموده است تا در برابر نعمت سپاسگزار و شکرگزار او باشند.
در این احتمال نیز مانند احتمال اول معنای دو جمله تقریبا یکی است.
ج - احتمال سوم این است که بگوییم معنای دو جمله با یکدیگر تفاوت دارد و عبارت: "ألواصل الحمد بالنعم" در حقیقت بیان همان جنبه تکلیفی است که در احتمال دوم گفتیم. به این معنا که انسانها بر اساس وجدان خود مکلف هستند در برابر خدایی که خالق و نعمت دهنده و روزی بخش آنان است سپاسگزار باشند و حمد او را به جا آورند؛ ولی معنای عبارت: "والنعم بالشکر" در حقیقت اشاره به آیه شریفه باشد که میفرماید: (لئن شکرتم لا زیدنکم ) .