اگر همه دنیا هم به انسان داده شد ولی خوشحال نشد و یا همه دنیا را از او گرفتند ولی ناراحت نشد، معلوم میشود این انسان فرد زاهدی است؛ دنیا اقامتگاه همیشگی انسان نیست و این قدر که مردم فکر میکنند ارزش ندارد.
علت ترک امر به معروف و نهی از منکر
"و ما یمنع أحدکم أن یستقبل أخاه بمایخاف من عیبه الا مخافة أن یستقبله بمثله"
( و چیزی منع نمی کند یکی از شما را که رویاروی برادرش شود نسبت به آنچه از عیب او میترسد مگر ترس از این که او هم همچون خودش با او روبرو شود [ و عیب گویی کند].)
این عبارت با آن فرمایش حضرت تناسب دارد که فرمود: شما برادرهای دینی یکدیگر هستید. اینجا میفرماید: شما اگر عیب برادر دینی خود را نمی گویید و افشا نمی کنید از روی برادری و به خاطر خدا نیست بلکه برای این است که او هم از تو سوژه دارد. بنابراین شما از ترس این که او هم عیب تو را افشا کند عیب او را افشا نمی کنی. برادری دینی و اخلاق اسلامی و انسانی حکم میکند که افراد حقوق یکدیگر را حفظ کنند و عیب یکدیگر را بپوشانند؛ ولی گاهی افراد عیب دیگران را که افشا نمی کنند برای رعایت حقوق آنان نیست، بلکه به خاطر این است که از افشای عیوب خود میترسند؛ چون از همدیگر سوژه دارند. او عیب دیگری را نمی گوید که او هم به افشای عیبش نپردازد.
گاهی در بین مسئولان و مأموران برخی ادارات چنین چیزهایی پیدا میشود. ممکن است دو نفر در یک اداره باشند، یکی از آنها خلافهای دیگری را میبیند ولی جلوگیری نمی کند و تذکر نمی دهد؛ برای این که آن طرف هم تخلف های او را میداند و افشا میکند. در صورتی که نباید چنین باشد؛ بلکه انسان باید در جایی که لازم است جلوی سوءاستفاده ها و تخلفات دوستان خود را بگیرد و به آنها تذکر دهد.