بنابراین معصوم با عادل تفاوت میکند. کسی که معصوم نیست ولی عادل است امکان دارد گناه یا اشتباه کند ولی هر گاه که مرتکب گناه یا اشتباهی شد خود را ملامت میکند. اگر کار خلافی انجام داد و طغیان کرد و یا عصبانی شد، فورا ناراحت میشود و خود را ملامت میکند. به این ناراحت شدن و ملامت کردن خویش "توبه" گفته میشود. خداوند در قرآن به همین نفس لوامه سوگند میخورد و میفرماید: (و لا أقسم بالنفس اللوامة ) سوره قیامت (75)، آیه 2. "و سوگند به نفس ملامتگر".
پس کسی که پس از گناه خود را ملامت کند عادل است؛ ولی کسی که پس از انجام معصیت ناراحت نیست و اهمیت نمی دهد از عدالت خارج شده است.
در اینجا تعبیر "ان اغتبطوا" به صورت مجهول آمده که بیشتر شارحان نهج البلاغه آن را مورد غبطه واقع شدن معنا کرده اند،در شرح ابن میثم "اغتبطوا" به صورت مجهول آمده و در شرح لغت نوشته است: و ان غبطهم غیرهم بما قسم لهم من رزق؛ ر. ک : ج 3، ص 95. و در شرح عبده هم به صورت مجهول آمده و این گونه معنا کرده است: غبطهم غیرهم بما آتاهم الله من الرزق؛ یعنی به خاطر مواهبی که خدا به آنها داده مورد غبطه واقع شدند؛ و در نهج البلاغه صبحی صالح در متن خطبه "اغتبطوا" به صورت معلوم آمده ولی در شرح لغت آورده است: بالبناء للمجهول؛ و در ادامه، عین عبارت عبده را در شرح لغت ذکر کرده است. ولی ابن أبی الحدید آن را به صورت معلوم آورده: "اغتبطوا" و به معنای "فرحوا" گرفته است، یعنی شاد و خوشحال شدند؛ که با مراجعه به لغت به نظر میرسد همین معنا صحیح باشد؛در فرهنگ المنجد آمده است: "اغتبط و اغتبط": کان فی مسرة و حسن حال. و در لسان العرب چنین معنا کرده است: الاغتباط: شکرالله علی ما أنعم و أفضل و أعطی؛ یعنی شکر خدا را به جای آوردن برای نعمت هایی که داده است؛ و نیز آورده است: والاغتباط: الفرح بالنعمة ؛ که به معنای خوشحالی آمده است. و مراد حضرت این است که زاهدان در عین حالی که بر خود خشم گرفته و از قصور و کوتاهی های خود ناراحت هستند ولی از آنچه که خداوند به آنها ارزانی داشته شاد و خوشحال هستند.