که پدید آورنده آسمانها و زمین است و فرشتگان را فرستادگانی قرار داده که دارای بالهایی دوتا دوتا و سه تا سه تا و چهارتا چهارتا میباشند."
بر اساس ظاهر این آیه ملائکه دارای بال هستند، بنابراین طول و عرض و عمق و شکل دارند؛ ولی لازم نیست بال داشتن ملائکه مانند بال داشتن کبوتر و گنجشک و امثال آن باشد که از سنخ عالم ماده است، بلکه ملائکه از سنخ موجودات عالم برزخ هستند که بدن و طول و عرض و عمق دارند و در عین حال عناصر عالم ماده و طبیعت را ندارند و از طرف دیگر جزء عالم مجردات تامه نیز نیستند.
حضرت امیر(ع) به عنوان نتیجه گیری به صورت سؤال میفرمایند: چگونه وصف میکند خدای خود را کسی که از صفت و ویژگی مخلوقی مانند خود عاجز میباشد؟ کسی که از درک و شناخت یا وصف فرشتگان و موجودات عالم برزخ ناتوان است و نمی داند ملک الموت چگونه قبض روح میکند، چطور انتظار دارد خداوند را که فوق عالم طبیعت و عالم برزخ و حتی فوق موجودات مجرده محضه است بشناسد و درک کند؟! خداوند وجود غیرمتناهی است و دیگر موجودات همه متناهی و جلوه های او هستند. بنابراین چگونه انسان که یکی از جلوه های حضرت حق است، انتظار دارد نسبت به خداوند احاطه علمی داشته باشد و ذات و صفات او را آن طور که هست درک نماید؟!
یکی از آقایان سؤال کرده اند که پیامبراکرم (ص) جبرائیل (ع) را با چشم میدیدند. پس اگر بپذیریم که ملائکه مجرد هستند چگونه میتوان آنها را مشاهده کرد؟
در پاسخ به طور مختصر باید گفت: همان طور که انسان در خواب میتواند موجودات عالم برزخ را مشاهده کند، اگر روح او قوی باشد در عالم بیداری نیز میتواند آنها را ببیند؛ انسان قوی و نیرومند از نظر روحی در حال بیداری هم میتواند بدن برزخی و چشم برزخی خود را به کار گیرد؛ و روح پیامبراکرم (ص) بسیار قویتر از روح و چشم من و شما بوده است. بنابراین دیدن جبرائیل (ع) برای آن حضرت در بیداری و با چشم برزخی امکان داشته است.