دلیل ناتوانی از توصیف خداوند و بیان مراتب تجرد
"کیف یصف الهه من یعجز عن صفة مخلوق مثله ؟!"
( چگونه خدای خود را وصف میکند کسی که از توصیف مخلوقی مانند خود ناتوان است ؟!)
در این که ملائکه مجرد هستند و یا این که اگر از مجردات هستند از چه نوع آن میباشند اختلاف نظر وجود دارد. برای این که مجردات دو نوع هستند که عبارتند از:
الف - "مجردات تامه"؛ که این نوع از مجردات آنهایی هستند که دارای ماده و نیز احکام ماده مانند: طول، عرض، عمق، شکل و بو نمی باشند.
ب - "مجردات برزخی"؛ این نوع از مجردات دارای ماده و جزء عالم ماده نیستند و فوق آن میباشند اما به مرحله مجردات تامه نیز نرسیده اند و در آن درجه قرار ندارند. زیرا مجردات برزخی گرچه ماده ندارند ولی دارای احکام ماده مانند: طول و عرض و عمق هستند؛ مثل انسانهایی که در عالم خواب میبینیم که دارای بدن برزخی هستند، یعنی بدن آنها طول و عرض و عمق و نیز دست و پا و گوش و چشم دارند ولی دارای ماده و از سنخ عالم ماده نیست. در بهشت هم بنابر نظری بدنها و اشیاء دیگر به همین صورت میباشند. بدن بهشتی غیر از بدن طبیعی و مادی دنیاست. بدنهای بهشتی دارای طول و عرض و عمق و اعضاء و جوارح هستند ولی دارای ماده و از سنخ ماده نیستند؛ وگرنه جزء دنیا میشوند و نه آخرت. در حالی که آخرت غیر از دنیاست و با آن متفاوت میباشد.
از ظاهر بعضی آیات و روایات استفاده میشود که حداقل برخی از ملائکه تجرد برزخی دارند. قرآن کریم میفرماید: (ألحمد لله فاطر السماوات والارض جاعل الملائکة رسلا اولی أجنحة مثنی و ثلاث و رباع ) سوره فاطر (35)، آیه 1. "ستایش ویژه خداوندی است