از او دفاع کنند. در صورتی که انسانهای دفن شده در یک گورستان با این که به ظاهر همسایه های یکدیگر هستند هیچ ترسی از این که کسی به دیگری ضرر رسانده و یا فاجعه ایجاد کند ندارند و امید دفاع نیز از آنها نمی رود. بلکه همسایه های بی خاصیتی هستند که در کنار یکدیگر به جای زندگی مردگی میکنند.
"لا یخشی فجعهم": از فاجعه و خسارت آنان ترسی نیست. ترسی نیست از این که یک کدام به دیگری فاجعه وارد کند. "و لا یرجی دفعهم": و به دفاع آنان امیدی نمی باشد. هیچ گاه امید دفاع از یکدیگر نیز ندارند.
تفاوتهای قبل و بعد از مرگ
"استبدلوا بظهر الارض بطنا، و بالسعة ضیقا، و بالا هل غربة ، و بالنور ظلمة"
( و عوض کردند روی زمین را با درون آن، و وسعت را با تنگی، و اهل [ و آشنایان ] را با غربت، و نور و روشنایی را با ظلمت.)
کسانی که میمیرند و آنان را در قبر جای میدهند، قبل از مردن روی زمین زندگی میکردند و بر پشت زمین سوار بودند ولی اکنون جای خود را عوض کرده و در شکم و درون زمین جای گرفته اند.
همچنین تاکنون در منزلهای وسیعی بودند و در آنجا زندگی میکردند، ولی آن را به تنگی قبر تبدیل نمودند. و تاکنون نور و روشنایی داشتند ولی در قبر فقط تاریکی دارند. آنها قبل از مردن در خانه های خود با زن و بچه خود بوده و بگو و بخند داشتند ولی اکنون غریب و بی کس زندگی میکنند.
"استبدلوا بظهر الارض بطنا": عوض کردند روی زمین را با داخل آن. یعنی در شکم زمین و درون قبرها جای گرفتند. "و بالسعة ضیقا": و تبدیل کردند جایگاه وسیع را به مکانی تنگ "و بالا هل غربة": و اهل و عیال را به غربت و تنهایی "و بالنور