انسانها تا هنگامی که زنده هستند نسبت به یکدیگر دشمنی و یا دوستی دارند؛ نسبت به یکی اظهار دوستی و علاقه میکنند و نسبت به دیگری اظهار کینه و حسد کرده و دشمن او میباشند. ولی هنگامی که از دنیا رفتند، دیگر این اجسادی که کنار یکدیگر دفن شده اند نسبت به هم اظهار دوستی و دشمنی نمی کنند و بی خاصیت در قبرهای خود خوابیده اند.
البته همان طور که میدانید در عالم برزخ و قیامت این دوستی ها و دشمنی ها به یک معنای خاص ادامه دارد؛ ولی حضرت در اینجا درباره بدنها و اجساد مردگان سخن میگوید که در قبرها آرمیده اند و هیچ احساسی ندارند که بروز دهند. کسانی که حلیم و بردبارند آرام هستند و خشمگین و عصبانی نمی شوند. به همین جهت حضرت از اجساد دفن شده در قبرها تعبیر به حلیم و بردبار میکنند، که اگر در دنیا نسبت به همدیگر کینه و حسد داشتند و همدیگر را فحش داده و بدگویی میکردند اکنون که قبرهایشان پهلوی همدیگر است دیگر احساسی بروز نمی دهند و به یکدیگر علم و آشنایی ندارند و کینه هایشان رفته است.
میفرمایند: نسبت به یکدیگر حلیم و بردبار هستند و کینه هایشان رفته و این بدنهای مدفون شده نسبت به هم کینه ندارند، و نسبت به خصوصیات و ویژگی های همدیگر نادان و بی اطلاع هستند و کینه گرفتن هایشان از یکدیگر مرده است و مانند افراد بی خاصیت در کنار یکدیگر آرمیده اند.
"لا یخشی فجعهم، و لا یرجی دفعهم"
( ترسی از ضرر و زیان آنها نیست، و امیدی به دفاع آنان نمی باشد.)
"فجع" به معنای خسارت و فاجعه و ضرر وارد کردن است.
افراد معمولا از همسایه های خود یا میترسند که مبادا ضرری به او بزنند و مشکلی برایش درست کنند، و یا به آنها امیدوارند که در مشکلات به کمک او بیایند و