هم نمی رسند. یکی در قبر و عالم برزخ در عذاب است و دیگری در نعمت به سر میبرد و کاری به کار یکدیگر ندارند. در صورتی که یک جمعیت اگر اجتماع حقیقی داشته باشند باید همصدا و هماهنگ بوده و از یکدیگر دستگیری نمایند؛ حال آن که مرده هایی که در یک قبرستان مدفون هستند این چنین نیستند و با این که از نظر ظاهر همسایه همدیگر هستند ولی در واقع از همدیگر دور میباشند.
میفرماید: همه آنان جمع اند و در یک قبرستان هستند در حالی که هر کدام جدا جدا میباشند، و همه آنان همسایه همدیگرند و حال آن که از یکدیگر دور هستند.
"متدانون لا یتزاورون، و قریبون لا یتقاربون"
( نزدیکانی هستند که به دیدار یکدیگر نمی روند، و خویشاوندانی هستند که با هم خویشاوندی نمی کنند.)
کسانی که در یک قبرستان دفن شده اند قبرهایشان نزدیک یکدیگر است، ولی به زیارت همدیگر نمی روند و از یکدیگر دلجویی نمی کنند. کسی که پیش از مرگ اصرار داشت او را کنار پدر، مادر یا برادر و خواهرش دفن کنند، هنگامی که او را همان جا که گفته یا وصیت کرده بود دفن میکنند به زیارت پدر و مادر و یا برادر و خواهر خود - که در کنار قبر او دفن شده اند - نمی رود.
حضرت میفرماید: به همدیگر نزدیک هستند اما به زیارت هم نمی روند، و نزدیک همدیگرند اما به دیدن هم نمی روند و احوالپرسی نمی کنند.
البته ممکن است "قریبون لا یتقاربون" به این معنا باشد که خویشاوند و رحم یکدیگرند ولی اظهار خویشاوندی نمی کنند.
ویژگی های دیگر مردگان گورستان
"حلمأ قد ذهبت أضغانهم، و جهلاء قد ماتت أحقادهم"
( بردبارانی هستند که کینه هایشان [ از بین ] رفته است، و نادانانی اند که کینه هایشان مرده است.)