میدارید؟ یا نسبت به چنین دنیایی اطمینان دارید و با به دست آوردن آن آرامش مییابید؟ یا نسبت به آن حرص میورزید؟
"فبئست الدار لمن لم یتهمها، و لم یکن فیها علی وجل منها"
( پس بد خانه ای است برای کسی که آن را متهم نکرده، و در دنیا بر ترس از آن نبوده است.)
"وجل" به معنای ترس است.
خانه دنیا برای کسی که آن را متهم نکند بد است، یعنی نسبت به آن بدبین و بدگمان نباشد. کسی که به دنیا بسیار اطمینان و علاقه داشته باشد و به فکر این نباشد که ممکن است دنیا روزگاری از او گرفته شود بد سرانجامی پیدا میکند. برای این که معمولا به دنبال محبت دنیا بدبختی خواهد آمد. پس انسان باید از دنیا بترسد و با آن با احتیاط و با ترس و لرز رفتار کند. مثلا اگر کسی مقام پیدا کرد باید از عاقبت آن در هراس باشد که مبادا کار خلافی انجام دهد و در نتیجه هنگامی که مقام خود را از دست میدهد و یا از دنیا میرود دنیا و آخرت خود را از دست داده باشد.
حضرت میفرمایند: پس بد خانه ای است دنیا برای کسی که آن را متهم نکرده است و در دنیا از آن ترس نداشته است.
توجه به فرجام کار
"فاعلموا - و أنتم تعلمون - بأنکم تارکوها و ظاعنون عنها؛ واتعظوا فیها بالذین (قالوا من أشد منا قوة ) "
( پس بدانید - و البته شما میدانید - که شما ترک کننده دنیا و کوچ کننده از آنید؛ و پند بگیرید در دنیا از [ سرنوشت ] کسانی که "گفتند: کیست که از ما نیرومندتر باشد؟)"
"اتعظوا" در اصل "اوتعظوا" و از ماده "وعظ" است. در باب افتعال هنگامی که فاءالفعل واو باشد قلب به تاء میشود، مانند "وعد" که وقتی به باب افتعال میرود "اتعد" میشود.