صفحه ۲۰۰

می‎دارید؟ یا نسبت به چنین دنیایی اطمینان دارید و با به دست آوردن آن آرامش می‎یابید؟ یا نسبت به آن حرص می‎ورزید؟

"فبئست الدار لمن لم یتهمها، و لم یکن فیها علی وجل منها"

( پس بد خانه ای است برای کسی که آن را متهم نکرده، و در دنیا بر ترس از آن نبوده است.)

"وجل" به معنای ترس است.

خانه دنیا برای کسی که آن را متهم نکند بد است، یعنی نسبت به آن بدبین و بدگمان نباشد. کسی که به دنیا بسیار اطمینان و علاقه داشته باشد و به فکر این نباشد که ممکن است دنیا روزگاری از او گرفته شود بد سرانجامی پیدا می‎کند. برای این که معمولا به دنبال محبت دنیا بدبختی خواهد آمد. پس انسان باید از دنیا بترسد و با آن با احتیاط و با ترس و لرز رفتار کند. مثلا اگر کسی مقام پیدا کرد باید از عاقبت آن در هراس باشد که مبادا کار خلافی انجام دهد و در نتیجه هنگامی که مقام خود را از دست می‎دهد و یا از دنیا می‎رود دنیا و آخرت خود را از دست داده باشد.

حضرت می‎فرمایند: پس بد خانه ای است دنیا برای کسی که آن را متهم نکرده است و در دنیا از آن ترس نداشته است.

توجه به فرجام کار

"فاعلموا - و أنتم تعلمون - بأنکم تارکوها و ظاعنون عنها؛ واتعظوا فیها بالذین (قالوا من أشد منا قوة ) "

( پس بدانید - و البته شما می‎دانید - که شما ترک کننده دنیا و کوچ کننده از آنید؛ و پند بگیرید در دنیا از [ سرنوشت ] کسانی که "گفتند: کیست که از ما نیرومندتر باشد؟)"

"اتعظوا" در اصل "اوتعظوا" و از ماده "وعظ" است. در باب افتعال هنگامی که فاءالفعل واو باشد قلب به تاء می‎شود، مانند "وعد" که وقتی به باب افتعال می‎رود "اتعد" می‎شود.

ناوبری کتاب