درختان میافتد و آنها را از بین میبرد. کرمها معمولا به درخت ها آسیب میرسانند و آنها را میپوسانند، که گفته میشود: کرم خورده است. البته به جای کلمه "قوادح" در بعضی نسخه ها مثل شرح ابن أبی الحدید و ابن میثم "فوادح" آمده است که جمع "فادحة" به معنای بار سنگین است.
"قوارع" جمع "قارعة" به معنای کوبنده است. "نوائب" جمع "نائبة" به معنای حادثه میباشد، و به لحاظ این که حوادث به ترتیب و به نوبت میآیند از آنها تعبیر به "نوائب" کرده اند. "ضعضع" به معنای "ذلل" میآید که همان ذلت و خواری است.
کلمه "أوهنتهم" در بعضی نسخه ها "أوهقتهم" آمده شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، ج 7، ص 227. که هر دو صحیح میباشند. "أوهق" از ماده "وهق" به معنای طوق و کمندی است که به گردن حیوان میاندازند.
دنیا نه تنها دوستان خود و دنیاپرستان را یاری نمی کند بلکه آنان را با بارهای سنگین و یا به وسیله کرمهایی که موجب بیماری میشود فرو گرفته و سلامتی شان و بتدریج خودشان را از بین میبرد. همچنین به وسیله کوبنده هایی مانند سیل و زلزله آنان را سست گردانیده و به وسیله حوادث ناگوار خوار و ذلیل میسازد.
"بل أرهقتهم بالقوادح": بلکه دنیا فرو گرفته است آنان را به وسیله بیماریهایی که آنان را میپوساند و از بین میبرد. یا "أرهقتهم بالفوادح": دنیا آنان را دچار تنگنا کرده است به وسیله بارهای سنگینی که بر آنان سنگینی میکند یا "اوهقتهم بالفوادح": آنها را با فشارها و بارهای سنگین به بند کشیده است؛ "و أوهنتهم": و دنیا آنان را سست و ضعیف کرده است "بالقوارع": به سبب کوبنده ها یعنی بلاهای سخت و طاقت فرسا؛ "و ضعضعتهم بالنوائب": و آنان را ذلیل ساخته است به وسیله حوادثی که برای آنها پیش میآید.