همراهی ناملایمات با خوشی های دنیا
"و عیشها رنق، و عذبها أجاج، و حلوها صبر"
( و زندگی و عیش دنیا تیره، و گوارای آن شور، و شیرینی آن بسیار تلخ است.)
"رنق" به معنای تیره و کدر میآید؛ "عذب" یعنی گوارا؛ و "اجاج" تلخی و شوری با هم معنا میدهد. و "صبر" عصاره تلخ گیاهی است که در فارسی به آن صبرزرد میگویند و در منطقه ما به آن چادروا"چادروا": به لغت مردم اصفهان، صبرزرد؛ لغت نامه دهخدا. میگفتند و به معنای بسیار تلخ است که البته "صبر" هم خوانده میشود، مانند "کتف" که "کتف" هم تلفظ میشود؛ و صبر را که میگویند تلخ است چون از همین ماده است.
زندگانی دنیا همراه با کدورت است. برای این که حتی افراد ثروتمند و میلیاردر نیز ممکن است مرضی داشته باشند و ناچار شوند نان سوخته بخورند، یا مثلا فرزند ناقص الخلقه ای به دنیا آورده، یا هزار گرفتاری دیگر پیدا کنند؛ و خلاصه گوارایی دنیا برای انسان همراه با شوری و تلخی است.
حضرت میفرماید: زندگی دنیا همراه با کدورت است و گوارایی آن همراه با تلخی و شوری میباشد، و شیرینی دنیا بسیار تلخ است.
"و غذاؤها سمام، و أسبابها رمام"
( و غذای دنیا آلوده به سم و کشنده، و وسایل یا ریسمانهای آن پوسیده است.)
"سمام" جمع "سم" است، که البته "سم و سم و سم" هر سه صحیح هستند و معنای آنها همان سمی است که کشنده میباشد. "أسباب" نیز جمع "سبب" و به معنای وسیله است؛ البته به ریسمان به اعتبار این که وسیله ارتباط و پیوند است "سبب" گفته میشود. "رمام" هم جمع "رمیم" و به معنای پوسیده است.