سرانجام دلبستگی به دنیا
"کم من واثق بها قد فجعته، و ذی طمانینة [ الیها] قد صرعته"
( چه بسا کسی که به دنیا اعتماد داشته و دنیا او را دچار فاجعه کرده است، و صاحب اطمینانی که دنیا او را به زمین زده است.)
چه بسیار از انسانهایی که به دنیا وثوق و اعتماد پیدا کرده و از این که مال و ثروت و مقام دارند خوشحال بوده و فکر میکنند همه مشکلاتشان برطرف شد، و خلاصه دلشان به دنیا گرم بود ولی دنیا آنها را دچار فاجعه و مصیبت کرد؛ یا به دنیا اطمینان کردند ولی دنیا آنان را به خاک مذلت نشاند.
حضرت میفرماید: چه بسیار کسانی که به دنیا اعتماد دارند در صورتی که دنیا برای آنها فاجعه درست کرده و آنها را گرفتار ساخته است؛ و باز چه بسیار کسانی که از جانب دنیا در آرامش بوده و به دنیا اطمینان دارند ولی دنیا آنها را ساقط کرده است. شرایطی پیش میآید و سبب میشود تا این افراد سقوط کرده و از بین بروند.
"و ذی أبهة قد جعلته حقیرا، و ذی نخوة قد ردته ذلیلا"
( و دارای مرتبه بزرگ که دنیا او را کوچک و پست قرار داده است، و دارای خودخواهی که دنیا او را خوار برگردانده است.)
بسیاری از انسانها دارای ابهت و شخصیت هستند و یا مقام و بزرگواری دارند ولی دنیا پس از مدتی آنان را حقیر و پست میکند؛ فرض کنید رئیس جمهور بزرگترین کشور دنیاست ولی در دنیا آبرویش میرود و رسوا میشود. همچنین بسیاری از افراد هستند که دارای خودخواهی اند ولی در پایان یا پس از اندک مدتی دنیا او را خوار و در بین مردم بی آبرو میکند.