این که حضرت میفرمایند: به وسیله نور قرآن طلب شفا کنید که قرآن شفای سینه های شماست، به این معنا نیست که حضرت بخواهند قرآن را تنها باعث شفای قلب های صنوبری جسمانی و سینه ها بدانند، بلکه قرآن در حقیقت درمان دردهای روحی انسان است. البته روح انسان یک تعلق و ارتباط خاصی با قلب صنوبری انسان دارد، و از طرف دیگر حیات مادی انسان به حیات قلب او وابسته است. زیرا هنگامی که قلب انسان به کار باشد انسان دارای درک و شعور است، ولی هنگامی که قلب از کار افتاد انسان میمیرد و دیگر درک و شعور ظاهری ندارد. بنابراین به اعتبار این رابطه ها حضرت علی (ع) قرآن را شفای سینه ها ذکر میفرمایند، که مقصود همان شفای روح است نه این که مقصود سینه جسمانی باشد. و این تعبیر حضرت برگرفته از این آیه قرآن کریم است که در وصف قرآن میفرماید: (و شفاء لما فی الصدور) سوره زمر (39)، آیه 23. یعنی: و درمانی است برای آنچه در سینه های شماست.
"واستشفوا بنوره": و به وسیله نور قرآن طلب شفا کنید؛ "فانه شفأ الصدور": زیرا قرآن شفای سینه های شماست. "و أحسنوا تلاوته": و قرآن را خوب بخوانید. قرآن را نیکو و با صدای خوش تلاوت کنید تا برای خودتان و برای دیگران جاذبه داشته باشد. صدای خوب در روح خود انسان نیز اثر دارد. "فانه أنفع القصص": زیرا قرآن سودمندترین داستان است. قرآن داستانهای زیادی دارد و داستانهای آن هم خیالی و داستان سرایی نیست، بلکه واقعی و سودمند است. البته در نسخه عبده "أحسن القصص" آمده که به نظر مناسب تر میآید، چرا که با "أحسنوا تلاوته" تناسب بیشتری دارد؛ علاوه بر این در قرآن تعبیر (أحسن القصص) سوره توبه (9)، آیه 122. آمده و در سخنان حضرت به وفور از تعابیر قرآنی استفاده شده است، که در همین خطبه به چند نمونه از آنها اشاره کردیم.