صفحه ۱۳۸

بوده که همزه قلب به الف و "آمن" می‎گردد.

هر کس که آرزو دارد به کمال مطلق راه یابد در پی وسیله و راهی است تا او را به آن کمال نزدیک و مرتبط سازد. خداوند وجود غیرمتناهی است که خالق و رازق ما بوده و حدوث و بقای ما وابسته به ذات اوست. و کسی که نسبت به این حقیقت علم و آگاهی داشته باشد، دوست دارد راهی پیدا کرده تا به وسیله آن هر چه بیشتر به خداوند نزدیک شده و با او ارتباط تنگاتنگ پیدا کند. در نتیجه اولین سؤالی که در ذهنش نقش می‎بندد این است که از چه راهی می‎توان به خداوند نزدیک شد و با او رابطه برقرار کرد؟ حضرت در پاسخ به طور خلاصه می‎فرماید: راه آن باور و ایمان به خدا و فرستاده اوست.

می‎فرماید: بهترین چیز یا بهترین وسیله ای که متقربان به خداوند منزه و متعالی به وسیله آن تقرب می‎یابند "ألا یمان به و برسوله": ایمان به خدا و ایمان به فرستاده اوست. در درجه اول و مهم تر از همه ایمان قلبی است. اگر انسان اعمال خوب انجام دهد ولی ایمان به خدا نداشته باشد سودی برای او ندارد. در درجه اول باید به خدا ایمان داشت. "ایمان" به معنای اعتقاد و باوری است که موجب آرامش می‎شود. برای این که انسان وقتی خدا را باور داشته باشد، این باور سبب آرامش دل او می‎گردد. قرآن کریم می‎فرماید: (ألا بذکر الله تطمئن القلوب ) به نظر می‎رسد که در اینجا تصحیفی رخ داده است و "خالق" در اصل "فالق" بوده، همان طور که در قرآن به همین تعبیر آمده است: (فالق الاصباح ) سوره انعام (6)، آیه 96؛ و نیز در البدایة و النهایة ابن کثیر که این خطبه را به نقل از کتاب هیثم بن عدی به طور کامل نقل کرده، عبارت این گونه است: "فالق الاصباح و ناشر الموتی"؛ البدایة والنهایة، ج 7، ص 340. "هان، که با یاد خدا دلها آرام گیرند."

پس اولین وسیله ای که انسان را به خداوند نزدیک می‎سازد و موجب ارتباط با خدا می‎شود ایمان است که یک امر قلبی است، و در مرحله بعد نوبت به امور عملی می‎رسد. این که بعضی از دراویش می‎گویند: دل که درست شد کافی است، مطلب درستی نیست؛ بلکه اگر واقعا دل درست شد و ایمان آمد، اعضاء و جوارح نیز از دل پیروی می‎کنند. این است که حضرت پس از بیان ایمان، به امور عملی پرداخته و آنها

ناوبری کتاب