"کلب" به معنای هیجان و اشتداد است؛ و سگ را هم که "کلب" میگویند بیشتر به همین جهت است که با هیجان حمله میکند؛ و به یکی از دردها نیز که "دأ الکلب" میگویند به خاطر این است که همان هاری سگ به انسان سرایت کرده و کسی که این بیماری را پیدا کرده مانند سگ هار شده است.
"لجب" به سر و صدای زیاد مانند جار و جنجال یا شیهه های اسب یا خروش امواج دریا گفته میشود. و "قصیف" به معنای صدای بسیار شدید، و "هائل" به معنای هولناک و وحشت آور است.
"فی عذاب قد اشتد حره": در عذابی که حرارت آن بسیار شدید شده است "و باب قد أطبق علی أهله": و دری که بسته شده است بر اهل آن. مقصود از این دری که بر روی اهل آن بسته شده همان در جهنم است که بر روی اهل جهنم بسته میشود و هیچ راه فراری برای آنان وجود ندارد. علاوه بر آن مکان جهنمیان هم بسیار تنگ است و اهل جهنم در فشار هستند.
"فی نار لها کلب و لجب": در آتشی که هیجان و صدا دارد. آتش هنگامی که شدید باشد صدا هم پیدا میکند. "و لهب ساطع": و آتشی که زبانه و شعله اش بلند است "و قصیف هائل": و دارای صدای بسیار وحشتناکی است.
"لجب" اصل صدا داشتن را میگویند، و "قصیف" به صدای هولناک گفته میشود. در حقیقت حضرت میخواهند با تعبیرات گوناگون صفات آتش جهنم و کیفیت آن را بیان کنند و گرفتاریهای اهل دوزخ را برای من و شما تا حدودی ترسیم فرمایند؛ تا شاید روش خود را تغییر داده، آگاه شده و بیدار شویم. این عذابها و شدت آنها بستگی به رفتار انسانها در دنیا دارد و نتیجه و پیامدهای آنها میباشد. کسانی که اهل گناهان بزرگ بوده و در جامعه و بین مردم ظلم و ستم و آتش به پا میکنند، در قیامت رفتار و اعمال خود را به صورت عذابهای هولناک و وحشت آور مشاهده میکنند. عذابهایی که زمان آن نیز کوتاه نیست و به یک روز و دو روز یا چند ماه و چند سال پایان نمی یابد.