صفحه ۱۱۵

اشاره دارد به این آیه قرآن: (قطعت لهم ثیاب من نار) سوره نحل (16)، آیه 118. یعنی: "بریده شده است به قامت کفار لباسهایی از آتش."

حضرت می‎فرماید: و خداوند می‎پوشاند به آنان پیراهن هایی را که آلوده به قطران و آغشته به این ماده چسبنده بدبو می‎باشد و لباسهای بریده شده آتشین. خلاصه عذاب و آتش دوزخ این افراد را رها نمی کند و مانند لباس به بدن آنان چسبیده و همراه آنان می‎باشد.

در اینجا ممکن است کسی بگوید: اینها چه کارهایی است که خداوند درباره بعضی از بندگان خود انجام می‎دهد؟ خداوند چه نیازی به عذاب بندگان خود دارد و چرا آنها را در رنج و محنت قرار می‎دهد؟

پاسخ آن روشن است؛ خداوند از عذاب برخی از بندگانش نفعی نمی برد و چیزی به خدا نمی رسد؛ بلکه آنها خودشان این وضعیت را برای خود فراهم ساخته اند و همان گونه که عرض کردم عذابهای دوزخ تجسم و واقعیت رفتار خود آنها در دنیا می‎باشد. کسی که تمام وجودش در دنیا آتش افروختن و سوزاندن است، در قیامت همین روحیه و رفتارش مجسم و آتشی می‎شود که همراه او بوده و به بدنش می‎چسبد.

توصیفی دیگر از عذاب دوزخ

"فی عذاب قد اشتد حره، و باب قد أطبق علی أهله، فی نار لها کلب و لجب، و لهب ساطع و قصیف هائل"

( در عذابی که گرمی آن به تحقیق شدید گشته، و دری که بر روی اهل آن بسته شده، در آتشی که دارای هیجان و صدا و شراره بلند و صدایی بسیار وحشتناک است.)

ناوبری کتاب