ب - پس خداوند آنان را تجدید میکند بعد از کهنگی ها و پوسیدن هایشان. این احتمال دوم با "أخلاق" که آن را جمع "خلق" بدانیم تناسب دارد.
ج - احتمال سوم که آن را در شرحهای نهج البلاغه ندیدم ولی احتمال خوبی میباشد این است که بگوییم: خداوند انسانها را تجدید میکند و حیات تازه ای به آنان میدهد بر اساس آن خلق و خو و ملکه ای که دارند. این احتمال با "أخلاق" جمع "خلق" متناسب است. به لحاظ این که یکی از ویژگی های قیامت این است که همه پنهانی ها آشکار میشود، بنابراین هر کسی بر اساس خلق و ملکه ای که دارد و آن را در دنیا به دست آورده است محشور میشود. قرآن کریم میفرماید: (یوم تبلی السرائر) کافی، ج 1، ص 183، حدیث 7. "روزی که رازها و امور پنهانی آشکار گردد."
بر این اساس در روز قیامت ممکن است فردی به صورت میمون و دیگری به صورت خوک و سومی به صورت مورچه محشور شود. افراد متکبر و خودخواه مانند مورچگان محشور شده تا زیر دست و پا له شوند؛ برای این که چنین فرد متکبری در دنیا خود را بزرگ و دیگران را کوچک و حقیر تلقی میکرده است. البته در ابتدای امر به نظر میرسد که این معنا با "ثم میزهم" که در عبارت بعدی است قدری ناهماهنگ باشد؛ ولی این طور نیست و اشکالی پیش نمی آید. برای این که ابتدا خداوند افراد را بر اساس اخلاق و ملکاتشان محشور میکند و بعد نیکان را از دیگران جدا میفرماید.
"و أخرج من فیها": و خداوند هر کس را که در زمین است بیرون میآورد. مرده ها همه زنده میشوند. "فجددهم علی [ بعد] أخلاقهم": پس آنان را بر کهنگی هایشان (جمع خلق) و یا بعد از این که آنان را کهنه کرده و پوسانده بود (اخلاق) تجدید حیات میکند؛ یا آنان را بر اساس ملکات و اخلاقشان (جمع خلق) تجدید حیات میفرماید