میشوند و میبینند حکومت از دستشان خارج میشود، قریش دوست خواهند داشت و آرزو خواهند کرد که دنیا و آنچه در آن است را بدهند و در مقابلش یک دفعه هم که شده مرا ببینند. "باء" در "بالدنیا" بای بدلیت است؛ مثل: "بعت هذا بدرهم". و "ما فیها" عطف بر "دنیا" است، یعنی در عوض دنیا و آنچه در دنیاست، دوست دارند و آرزو میکنند که "لو یروننی مقاما واحدا": ای کاش لحظه ای مرا ببینند. اکنون من میگویم خلافت پیغمبر از آن ماست و شما حاضر نیستید تحویل بدهید، آن وقت میگویند ای کاش علی (ع) بود که همه حکومت را به او تحویل میدادیم.
"جزر" یعنی قطع کردن و بریدن؛ "جزر الشئ یجزره" یعنی: آن چیز را میبرید. به نحر شتر هم "جزر" گفته میشود، و به شتری که نحر شده است "جزور" میگویند. عرب به هر حیوانی که ذبحش مباح باشد "جزر" میگوید، و به گوسفند چون همیشه برای ذبح است و برای سوارشدن و یا بار بردن از آن استفاده نمی کنند "جزرة" اطلاق میشود. حضرت میفرماید: "و لو قدر جزر جزور": قریش در آن وضعیت اشتیاق دارند مرا ببینند هر چند زمان این دیدار به اندازه زمان نحر یک شتر باشد. خوب حالا برای چه این همه مشتاق دیدن علی (ع) هستند؟ "لا قبل منهم ما أطلب الیوم بعضه فلا یعطوننیه (فلایعطوننی )": میخواهند مرا ببینند تا بپذیرم از آنها آنچه را که امروز بخشی از آن را طلب میکنم ولی همان را هم به من نمی دهند.
در آن زمان همه باید در مقابل امیرالمؤمنین (ع) تسلیم میشدند و حداقل برای علی (ع) با آن سوابق و با آن علم و مقام، موقعیتی بیشتر از معاویه قائل میشدند. این دیگر برای علی (ع) خیلی کسر شأن است که بگویند علی (ع) مقدم است یا معاویه ؟! علی (ع) مقدم است یا طلحه و زبیر؟! حال در این زمان حسرت میخورند و آرزو دارند که علی (ع) به اندازه نحر شتر حیات پیدا کند برای این که بپذیرد از قریش آنچه را امروز بعضی از آن را میخواهد و به او نمی دهند. همین مردمی که این قدر بی اعتنایی میکنند، و همین بنی امیه که این گونه با علی (ع) به مخالفت برخاسته اند، روزی چنان به خاک